6 ساله دارم در به در دنبال کسی میگردم که مسبب مسیبتها و بدبختیام بوده، همیشه فکر میکردم حتما یه آدمای خیلی کله گنده و با نفوذ خیلی حسابی پشت این قضیه است که اینقدر همه جا همه ارو تحت فرمان خودش وادار میکنه که کاری رو که اون میخواد رو برعلیه من انجام بده، هیچ بفکرم نمیرسید که بهانه و علت و کننده اینکار همچین آدمای بی وجود که به هیچ نمی ارزند باعث این مصیبتا باشند، شوری که الان به عنوان علت این مصایب جلوی من قرارش دادند، یک زن احمق بیعرضه هرزه است که با کیرخوری وهرزگی خودش رو به آدمای هرزه ای که دستشون تو برنامه های درکونی بازه و میتونن هرکی رو که بخوان بکشنش بالا و هر کی رو نخوان به روز من بیندازنش وصل کرده، یا شایدم عرب و محدث و ... دیدن این هرزه بهترین احمقیه که میتونن برای صدمه زدن به من ازش استفاده بکنند و کشوندنش تو کار و از استعدادهای هرزگی و بدذاتیش هم استفاده کردن تو این راه. تو این مدت بعد از اخراج از هتل که باعث شد بیشتر با عرب آشنا بشم، متوجه شدم که تمام تلاشش رو میکنه که این انگیزه ارو تو شوری ایجاد بکنه که برعلیه من کاری رو که اون میخواد رو انجام بده.حالا این وسط من براشون اهمیت دارم یا شوری؟ باید بگم من، اهمیت من و از بین برداشتن من برای اینا اونقدر اهمیت داشته که 12 سال بابتش برنامه ریختن و آدم خریدن، شوری فقط یک بهانه بوده برای از هم پاشوندن زندگی خانوادگی من و همینطور ضرر زدن به کار و جانم. جالب اینجاست این زن احمق رو که هیچ وقت نمیتونه بجای من باشه ارو هم با جادو و سحر و خرج کردن و آدم خریدن براش میخوان جای من جاش بزنن، یادم میاد هم زمانی که توهتل بودم هم بعد از اون سگای دور و بر عرب تو تله پاتیاشون میگفتن عرب اسبش رو سوار بشه چکارا که نمیکنه، اسب که منم عربم که حیوان حیله گریه که با بقیه سگاشون مثل بختک سر زندگی من خراب شدند، حالا این حیون رو میخواستن رو من سوار بکنن که کارای خودش رو با من پیش ببره، ولی این حیون خحودش میدونسته که من از اوناش نیستم که به همچین حیوانی سواری بدم که الاغی مثل شوری رو جایگزین من کرده، اسمشم گذاشتن جومونگگگگگگگگگ، به گول شوری هر هر هر هر.وقتی اسمی که رو شوری گذاشتن رو شنیدم از خنده داشتم روده بر میشدم. فکر کن شورییییییی، جومونگ؟؟؟؟؟ شوری کارتن شریک هم نیست چه برسه به افسانه جومونگ. همه اختیارش دست عرب و دیگرونه که میخوان بزور بکشنش بالا، من تو این مدت خودم جادوهای عرب رو دیدم روی خودم که چطور تلاشش رو برای احاطه و مسلط شدن رو کیسش انجام میده، یعنی بعدها علت رفتارهای شوری رو میتونستم براحتی درک بکنم چون دقیقا همین جادوها رو داشت روی خود من پیاده میکرد و من کاملا میفهمیدم که یکی با جادو روی رفتار و تفکر و کارهام تاثیر داره و قصد اینکه روم مسلط بشه ارو داره ولی نمیتونستم درک بکنم کی چون تواون مدت فکر میکردم واقعا اشخاص دیگه ای هم تو این بازی همیشگی هستند که من نمیشناسمشون. شوری بدون عرب شرک  هم نمیتونه باشه، فقط کافیه مثل من شوری رو چند سال خانه نشین بکنند و عرب و بقیه اشون رو از شوری جدا بکنن تا خود واقعی شوری و شعور و لیاقت و تواناییش کاملا مشخص بشه، جومونگ شوری عربه همه کارایی که شوری میکنه کاملا تحت الاختیار عربه، در واقع شوری کنار عرب فقط عربه شوری نیست ،همه کارا رو عرب با جادو جنبل و نقشه و ... انجام میده همه شرایط رو محیا میکنه بعد میگن شوری فلان کرد، حالا انداخته تو دهن غادری که شوری شوری بپا میکنه؟؟کدوم شور؟؟ اگه میتونست شور بپا بکنه که نمیرفت بخوابه عباسزاده و محدث رو بکشونه بیاره تو هتل من رو بندازن بیرون، همه کارا رو عرب کرد اونم با کمک اونهمه قهبه تا تونستن کار رو به اینجا بکشونن ، تو همین قضیه خونریزی کلیه هام ، شب بود که این اتفاق افتاد عرب با کمک همین شهسواری و زرینی این بلا رو سرم آوردن ، البته بنفع  شوری که حتما خود شوری هم از قضیه خبر داشته مثل قضیه دستمال کاغذیا که چیزی بهم نگفت که هیچ از خوشحالی کیر عباسزاده ارو داشت تو کوسش آب میکرد ،شوری بدون عرب هیچی نیست، یدونه از این مصیبتهایی که سر من تو این 12 سال آوردن رو سر شوری بیارن 1روزم نمیتونه تحمل بکنه چه برسه به 12 سال اونم اینهمه بدبختی که اصلا بشمارش نمیان، دیگه چیزی از زندگی برا من نذاشتن بمونه که بشه گفت مثلا فلان چیز رو دارم به جنم بقیه اش رو نمیخوام !!!البته عرب تو مدتی که باهاش بوده جادو جنبل و اجنه بازی خوب یادش داده ولی باز اگه کسی یادش نده و ننویسه بده دستش نمیتونه این کارایی رو که الان انجام میده و برای من شر درست میکنه ارو انجام بده. اصلا من نمیدونم من و خانواده ام چرا باید بخاطر این هرزه بیعرضه جادوگر اینهمه مصیبت وبدبختی و محرومیت بهمون تحمیل بشه؟؟؟؟ مگه این فاحشه کیه؟ چیش از من و خانواده ام بهتر بوده که بخاطرش یک خانواده ارو ویران کردن؟؟؟ هیچی فقط یه سوراخ داشته که یه مشت دیوس و قهبه ارو بسته بهش و یه مشت از خودش هرزه تر رو وادار کرده که این بلاها رو سر من بیارن. حالا تازه فکر میکنه خیلی هم زرنگی کرده که تونسته عرب رو صاحب بشه و مثلا نذاشته به من برسه. که من در این مورد میگم بدبخت تو همه موارد ظاهرا بردی چون بدنامی وهرزگیش برات میمونه با یه جهنم برای آخرتت که حقم رو صر صراط ازت میگیرم در مورد عرب هم همینطور، یه لطف بزرگی کردی که من رو از دست این روانیه هرزه مال مردم خور مثل خودت نجات دادی، از نظر من بهترین مجازات برای شوری همین عربه. در مورد بقیه کارایی هم که کرده باید مسئولا جوابگو باشن که ببینن این هرزه باکیا بوده که تونسته با کوسش یه مشت دروغ و تهمت و جادو جنبل رو رو بکنه تو مغزشون و با خودش تو این قضیه همراهشون بکنه؟؟؟؟ همه این صدماتی که بهم زده ارو شکایتش رو دادم مجلس که تکلیفش رو مشخص بکنن و خسارتش رو پرداخت بکنن، بجاش این هرزه بدتر تو این 8 ماه با عرب و بقیه اویناشاش برا من بدبختی و محکومیت و محرومیت و صدمه و قصد کشتن من رو اجرا میکنن که یه چیزی به خسارت وبدهیشون اضافه بشه، شما ببین دیگه کوس این هرزه به کجاها محکمه که خیالش از گذشته که هیچ از بعد از اینشم راحت بوده که دوباره یه همچین بلاهایی سر من آورده. خدا خوب در و تخته ار به هم چفت کرده، زن و شوهر هر دو دیوس تشریف دارند، اون از شوری که غادری و زرینی و شهسواری و بقیه هرزه ها که اسمشون رو نمیدونم رو کرد توکیر عرب و 3 ماه برا من تاتر و مسخره بازی درآوردن که اصلا عین خیال من نبود و فقط لذتش رو عرب برد، اونم از خود عرب که این زنیکه ارو معلوم نیست کجاها میفرسته میفروشتش که میتونه با یه مشت دروغ و تهمت و الکی الکی برا من پاپوش درست بکنه و محرومیت و محکومیت برام بخره.اون روز آخر که شوری با این پیرمردههاپوکومار سر مسموم کردن و اخراج کردن من دلم میداد، کرشمه میومد لباش رو براش غنچه میکرد مشخص بود حسابی بهش داده که کشوندتش اونجا برا اینکه مثلا عرب از دستش نره، در صورتی که اینم عربی که من دیدم خودش با کاراش این الاغ هرزه ارو تحریک کرده بود که فکر کنه مثلا من رو میخواد و دست بکار بشه و اوناشاش محدث و عباسزاده ارو بکشونه اونجا که بعد از مریض کردن من بندازنم بیرون.بعد از این همهمدتم که فهمیدم همون اول که شوری رو وادار کرده بود بره بگه مثلا من باهاش رفتار خوبی ندارم و مشکل رفتاری و روانی دارم و شالم صورتیه وووووووووووووووو هرهرهر هر، کوس و کیرکش کوسکش بودن خودشون رو باید یکی بیاد جم کنه، شال من شده براشون بهانه مثل این مردای هیز هرزه که اونقدر با هرزه ها میپرن فکر میکنن مثلا هر کی لباسش فلان رنگی بشه پس حتما از همون زناییه که میخواد بهش بده ولی وقتی میبینن نه رید رو هوسشون لباس و رنگ و فلانشون رو بهانه میکنن و اسم روشون میذارن. پس بفرمایید همه خانومایی که از این رنگ استفاده میکنن هرزه ان و شما با اون همه هرزه بازی خیلی پاک و درستی؟؟؟؟ رنگ که نشد هرزگی، من از هر رنگیم استفاده بکنم باز هیچ وقت بخودم اجازه نمیدم جلف باشم و کارایی که با کوس شوری انجام دادی رو انجام بدم. آخه مساله اینجاست که جنایتات خیلی رو هستن و دستت رو رو میکنن، اونا رو میخوای چیکار بکنی، دکوراسیون هرزگیت الان 12 ساله از در و دیوار و خرابیای خونه من داره میباره که چطوری ویرانش کردی تو عرض چند سال، چطور زن فاحشه خودت رو بهانه کردی و زندگی 25 ساله یه خانواده آبرومند رو از هم پاشوندید و اسم هرزه و حرومزاده بودن رو خودشون و بچه هاشون گذاشتید و مال اموال و دارایشون رو بالا کشیدید و ریختید تو جیبای خودتون و قهبه شوریتون.چیزی که تو ذهن من جرقه زد  که عرب تو بلاهایی که سر زندگی خانوادگیم آورده نقش داشته این بود که تو همین تماسهای تافنیم یبار که گوشی رو برداشت برای اولین بار از دهنم کشید که شوریه زنا کار، بعد هم شنیدم که بعد از قطع کردن برگشت گفت دیدی؟؟؟ درصورتی که من تا اون لحظه درمورد شوری همچین کلمه ای استفاده نکرده بودم و بعد از اون قضیه بود که چند بار گفتم که زنت رفته داده که این بلاها رو سر من آوردن بعد هم که بقیه مسائل برام روشنتر شد دیدم واقعا رفته داده، چون بدون دادن یه مشت دروغ و حرف بی اساس و کوچه بازی و چرت وپرت رو که نمیشه  به این راحتی به کرسی نشوند؛ حرفای راست و اساسی و بلاهایی که سرم آوردن که جلوی چشم مردمه ارونمیذارن 6 ساله به کرسی بشینه، در صورتی که واقعیت و حرف راسته که باید بکرسی بشینه که نمیشینه چون کوسا نمیذارن. چرا نباید بذارن؟؟؟ چرا باید زور یه مشت هرزه و دزد و غارتگر و جادوگر بیشتر از بقیه آدما باشه؟؟؟ من بهر حال نمیدونم تمام این بلاها و مصیبتایی که به ناحق با کوس شوری بهم تحمیل کردن رو اولا که باید برش دارن بعدشم که باید خسارتش رو پرداخت بکنن، سوما هم که بابت کارها و دروغا و جنایتایی که شوری و عرب و بقیه اشون انجام دادن باید مجازات بشن دیگه، چطور من بدون گناه و اشتباه تو این مدت تنبیه شدم ولی اینا با این همه دروغ و جرم نباید بشن؟؟؟؟ من رو از خونه کرجم بیرون کردن گفتن به چه حقی خونه داره؟؟؟؟؟ چرا نباید نمیداشتم؟؟؟؟؟ 6 ساله دارن دعوای حموم میکنن؟؟؟ یعنی چی؟؟ حموم میکنم که میکنم به یه مشت کثافت و درکونی و سوء استفاده گر و هرزه چه مربوط؟؟؟؟؟؟ یعنی چی اصلا یه همچین حرفی؟؟؟؟ این شوری وعرب واقعا چه شخصیتی دارن که همچین مسائلی اصلا بذهنشون میاد که من تو این همه سال هنوز که هنوزه نتونستم برا خودم خوردش بکنم و درک بکنم که یعنی چی؟ ولی برا اینا مثل اینکه یه کار معمول و خیلی عادی و دور از ذهن نیست که همچین چیزایی رو حی و حاضر تو ذهنشون دارن!!!! زندگی من رو از هم پاشوندن، محروم از کار کردن کردن من رو، درآمد و دارایی پدرم رو غارت کردن که پولی در دست و بالش نداشته باشه که در اختیار فرزندان و خانواده اش قرار بده. بعدشم شوی کوسه میگه این من رو اذیت میکنه، منظورش از اذیت کدوم اذیته باید در مقابلش همونایی که با حرف این جنده من رو به این روز انداختن جوابگو باشن که منظورشون کدوم در اذیت در 6 سال گذشته که من رو مورد اذیت و عذاب و بدبختی صدمه قرار دادن، شوری هم یک صدم این اذیت رو از طرف من بهش تحمیل شده که میگه اذیت؟؟؟ کوسش حاضر و آماده است، سگاش بدورش وق و وق مثل هرزه اولی عرب وعباسزاده احمدی، کی میتونه اذیت به همچین هرزه ای برسونه، هروقت تو رو هم مسموم کردن کلیه هات خوریزی کرد و کارت رو ازت گرفتن خونه ات رو ازت گرفتن،بیمه ات رو کردن 6 ماه،  خانوادهات رو ازت پاشوندن، جای تو رو که تو این 10 سال بمن دادن رو بهت برگردوندن که البته اون حق خودته چون خود واقعیت همونیه که قبل از کوس دادنت بودی، همونطوری که خود واقعی من همونی بودم که 12 سال قبل بودم نه بلاهایی که سر کوس تو سرم آوردن. اونوقت بیا بگو اینا من رو اذیت کردن، بعدشم کی تواین مدت اومد سر بلایی که تو جامعه سر من آورده بودن و زیر سر همین کوس شوری و عربش بود اینا رو مجازات کرد که اینا بابت عمل انجام نشده ویک دروغ دور از واقعیت این بلاها رو سر من آوردن؟؟؟؟  بعدشم ادعا میکنن شوری رقیب منه!! اگه رقیبه که شرایطشم باید مثل من باشه تا رقیب من باشه، با حقوق معلمی که سابقه کاریشم زیاد نباید باشه؛ خونه حیاطدار گرفتن براش تو وسط شهر؛ اونوقت سر یه آلونک تو جاده ملارد کرج پشت فردیس من رو از خونه ام انداختن بیرون که نتونم تو تهران باشم اینا بتونن در رفاه و آسایش قهبه اشون شوری رو تبلیغ بکنن، جندا احمدی رو گذاشتن تو کونش انداختن وسط کونش رو تکوند کرد تو دهن همه که من جانم در خطره این رو از تهران بندازینش بیرون، که باز بتونن کوس شوری هرزه اشون رو تبلیغ بکنن، زدن ناقصم کردن، که بگن فلان مریضی رو داره که باز هرزه بدکاره اشون شوری رو تبلیغش بکنن؛ الان 8 ساله از زمان ارکان سیستم دارن دونه دونه دندونام رو میکشن که بگن زشته، که بعا از اونور شوری الان پاشه بگه منه بله جوزل من بله خوشگل، من زیبام اون زشته من جونم اون پیره، بله که تو جوانی که میتونی با کوست اینکارا رو بکنی، من جونیم هم کسی بهم نگاه هم نکرد ولی تو رو گذاشتن تو ویترین شوهر دیوست داره تبلیغت میکنه که کوس زنش جونه بیایین به این رای بدید. جالبه ها اصلا انسانیت از وجود این عرب و جنده هاش که ازشون تو این کار استفاده کرده همینطور داره میریزه، من رو زدن از تهران انداختن بیون خونه نشینم کردن که جلو چشم مردم نباشم، اونوقت شوهر دیوسش اومده زنش رو رنگ کرده گذاشته تو ویترین هتل که پر رفت و آمدم هست داره تبلیغش میکنه، واقعا عدالت از قانون و اجرای قانون درکونیشون همینطور داره میریزه، من الان 25 ساله زندگیم رو گذاشتن جلوی مردم، هنوز هیچی نشدم ، اونوقت این هرزه معلوم نیست با خوردن کیر کی الان تو این چند سال با این کارا تونسته خودش رو به اینجا برسونه. بعدشم برا من تله پاتی میکنه که خاله هاشم به من رای دادن، معلومه میده پول رای دادن به تو رو 12 ساله پیش گرفته از اویناشات، به نه په نده چیکار بکنه، البته بعد از این حرف که چند مدت من روش داشتم فکر میکردم عرب باز برا رو نشدن این مساله هم دوباره یه کلک دیگه زد و تله کرد که خاله ها و عمه های زهرا رو دعوت کنیم که بهش رای بدن!!! الان چندین ساله همه اشون رو خریدن که بر علیه من باشن الان برا راه گم کردن این نقشه ارو میکشه، چه میدونم این حیونی که من شناختم احتمالا نقشه جدید برا نزدیک شدن به خانواده من داشته که یه همچین زری زده، این حیوان وحشیت و حیوانیتش برا من کاملا ثابت شده است. چه برنامه ریزی جدید باز بر علیه من و به نفع کوس شوری داره  و هر روز و هر روز داره بیشتر اجراش میکنه واقعا از شر  و فسادش به خدا باید پناه برد. عباسزاده اونطوری خودش رو سر تخلفات تعاونی فرهنگیان رسونده بود توهتل که من رو بکشتن بده، کاملا مشخص بود کهمنفعت این پولا توجیب خودشون رفته که دارن بخاطرش اینهمه حرس میخورن دیگه، خرج همینکاراشون کردن دیگه، خرج شوری و تبلیغاتش کردن، با پول وحقوق یه مشت فرهنگی اومدن هرزه اشون رو تبلیغ کردن و آدم خریدن که من رو از میون بردارن؛ خونه اجاره کردن تو وسط شهر برا شوریشون. حالا تله میکنه که رئیس بانک مرکزی استعلام حساب شوری رو کرده 7 میلیون بیشتر تو حسابش نیست، خوبه دیگه 7 میلیون برای یه معلم که ادعا میکنن حقوقشون کمه، زیاد نیست؟؟ حالا اجاره خونه حیاط دار تو مرکز شهر هم که معلومه چقدره؟ خرج و مخارج دیگه اش ام که بکنار؛ دیگه اونقدر جیباش پر بوده که تونسته آدم بخره که سم تو وسایل و غذای من بریزن دیگه؟؟؟ جالبه که یه معلم اینهمه پول داشته که تونسته اینهمه کارای کثیف بکنه ، اما یه حسابدار یا حسابرس نباید میتونسته 150 تومن اجاره تو جاده ملارد رو پرداخت بکنه، واقعا اصلا با عقل جور درمیاد؟؟؟ من بعنوان حسابدار زیر 40 میلیون قرض باشم اونوقت این زنیکه با حقوق معلمی اونقدری داشته باشه که بتونه آدم بخره بندازه بجون من، والا فکر نمیکنم اون احمدی سلیطه ای که من دیدم مفت مفت بخاطر همچین هرزه ای از خودش اینهمه مایه بذاره کولی بیاد که بتونه جلوی رسیدگی مدیرای جاعه ارو بگیره، تیموریان رو بگو، خریدن همچین آدمایی با دو تومن دوزار که امکان نداره، حالا شاید احمدی ولی تیموریانی که من دیدم کل هیکلش بوی اسکناس میداد با اون همه ادعا آدم فکر نمیکرد که یه کار پردازه فقط،من الان 3 ساله دارم به وزارتخونه میگم اینا که دارن اینهمه پشت سر من شایعه درست میکنن اختلاس کرده فلان کرده، استعلام از حسابای من بگیرید ببینید اینا بر چه اساسی دارن این حرفا رو برا من درست میکنن، یا مدرک بر علیه من درست کردن که باید مشخص بشه چی بوده وگرنه که با استعلام مشخص میشه که حرفشون دروغ بوده دیگه، اصلا کسی تو این مدت حرف من رو حرف حساب کردن؟؟ ولی الان 2 صوته رئیس بانک مرکزی استعلام حساب برای شوری کوسشون درمیاره، اون عربی که من دیدم فکر همه چی رو کرده که تونسته شوری رو رو گوه من بزرگش بکنه و من رو به این روز بندازه. تو این مدت هم که تنها کاری که کردن مثل زنا ی خراب به اونایی که پول در اختیار من قرار دادن هوار کشیدن که پولات رو هدر داد ، فلان کرد، اصلا چقدر پول در اختیارمن قرار گرفته که هدر هم بشه، یکی بیاد بگه و ببینه پولای شوری کجا داره خرج میشه؟؟؟؟ از بابای من دزدیدن ریختن تو هیکل شوریشون که کیرخرید و فروش بکنه بندازتشون بجان من و خانواده ام ؟؟؟کیر میخره، من رو بیکار میکنن، کوس میخره کولی میاد که نذاره مثلا کار من درست بشه؛ البته الان میفهمم بیشتر هرس اینا تو جامعه این بوده که از طریق جنده هاشون که خریده بودنشون نذارن که مثلا علوی خاستگار من بشه، یعنی کلا برای ازدواج نکردن من هم مثل بیکار کردنم کلی پول خرج کردن؛ به کوسه شوری چه که کار من چیه شوهر من یا خاستگارای من کین؟؟؟؟؟؟؟؟ به این هرزه کی همچین اختیاراتی داده که بتونه تو همچین مسائل و شخصی ترین کارای من دخالت بکنه؟؟؟؟ بچه حقی این فاحشه و شوهرش تو کار و زندگی من دارن دخالت میکنن؟؟ اصلا واقعا عرب شوهره این زنه که شوری داره ادعا میکنه شوهرشه؟؟ والا تا من اونجا بودم، هر وقت عرب رو بزور کشوندن بیاد بایسته پیش شوری، پشت میز پذیرش یه صندلی اون گوشی با نهایت فاصله گذاشته نگاش رو کجکی گرفته سمت شوری، شوری هم که همیشه کونش رو کرده سمت عرب، حالا اینا چطور زن و شوهرن ؟؟؟ بعدشم که از دست اینا دم به دقیقه در میرفت موقع جنگ و جدل تو حیاط که اونجا خودش با ادا اطفار مثلا بفهمونه که بین شوری و اون چیزی نیست و همه این بازیا زیر سره شوریه، اسم غادری رو هم خود عرب بهم داد، نگو قصدش همین اغفال من بوده که مثلا بگه اوضاع داخل هتل و جنگ و جدلاش هیچ ربطی به اون نداره، اگه واقعا زن و شوهرن که کارشون از دیوسی هم گذاشته که اینکارا را با کمک هم برعلیه من انجام دادن؟؟ شنیده بودم تبهکارا زن و شوهری مردم رو اغفال میکنن، واقعا شوری و عرب دقیقا مثل این اوباش و ایاشای خیابونی داشتن من رو اونجا اغفال میکردن. چرا باید یه مرد زن دار بگه من زن ندارم،؟؟؟ یا اون ادا اطفارا رو برا من بیاد؟؟؟؟ والا مردم ناموساشون رو اعتماد به دولت میکنن میفرستن تو اون هتل، چرا باید یه همچین مرد هرزه ای رو بکننش مدیر همچین جایی؟؟؟؟ مثلا جای دولتیه، تبدیلش کردن به هرزه خونه برای کوس شوری. اینجا رو مثلا آقای فانی و آقای روحانی افتتاح کردن برای اشخاص مریض و بیماران صعب العلاج که از شهرستان میان و جا برا موندن ندارن و یا از عهده هزینه سکونت در تهران برنمیان، در کنارش هم چون مال آموزش پرورش بوده گفتن فرهنگیان و فرزندانشون هم میتونن استفاده بکنن، اونوقت اینا تبدیلش کردن به پایگاه فساد خودشون، آدمای خودشون روریختن توهتل معلوم نیست چه غلتی دارن میکنن، بیشتر اتاقاشون اکثرا خالیه چی بشه از آشناهای خودشون یا همشهریاشون بعنوان مریض بیان و اینا هم پذیرشش بکنن، وگرنه کاملا در اختیار گروه و جناحی مخالف آقای فانی قرار دادن که تو روزهای استعفای آقای فانی اونهمه هرزه کوسکشاشون رو ریخته بودن توهتل بالا سر من؟؟؟!!! اینا همه جا نمک خوردن ونمکدون شکستن، نونشون از این نون دونیه اونوقت خلاف هرآنچه که باید آنجام بدن رو دارن انجام میدن، طبقه اول که مختص مسافرای ویژه اشونه،برا مدیرا و کله گنده هاشون نگه میدارن، همونا که تو اون 3 ماه پدر من رو درآوردن، به خود من برگشت گفت اتاق نداریم میخواییم عمومی رو رنگ کنیم باید از هتل بری، در صورتی که بیشتر اتاقاشون خالینا؟؟؟ چی بشه که از اون اتاقای مخصوصشون اضافی بیاد بخوان تو اختیار یه مریض بیچاره بذارن، وگرنه مریضا باید بدون آسانسور 40 - 50 تا پله خزون خزون خودشون رو بکشونن بالا، بقیه بازیاشون و جو سازیا و درکونی بازیای داخل هتل رو هم که تو این مدت گفتم چه خبره، واقعا بجای هتل باید اسمش رو دیوانه خونه،چه میدونم یه چیزای دیگه ای بزارن؛ وگرنه من که جز جنگ اعصاب و هرزه بازی و مسخره بازی چیز دیگه ای تو اینجا ندیدم، یه همچین جایی رو باید یه آدم دلسوز وانسان اداره بکنه که بتونه دلسوز باشه برا مریضا نه یه همچین حیوانی که بویی از انسانیت نبرده، آدم میکشن توهتل، سالم رفتم ناقص بیرونم کردن، سم میریزن تو غذا و لباس مردم، چطوری میتونن آرامش برا یه مشت آدم بیمار اینا درست بکنن؟؟؟؟ عرب خیلی حیله گر تر از این حرفاست که خودش تنهایی بخواد کار رو انجام بده خیلیا رو تو این مدت خریده انداخته وسط یا با جادو جنبل وادارشون کرده کاری رو که اون میخواد رو در مقابل من انجام بدن، یکیش همین شهسواری، حیدری و فاطماجوتشون، خاله ام، اون اکرم عالی و مسئول خابگاهشون، احمدی، صالحی، الانم که دارم میبینم که یکیشونم دخترهمین همسایه به همچسبیده امون بوده که بعد از اینکه خونه ارو خریدن زندگی ما از هم پاشیده شد، تو این مدت من خودم شک داشتم ولی چون دختره ارو ندیده بودم و خیلی تو مراغه نبودم زوم نکرده بودم که ببینم کی هستن، بعدا که اعلامیه پسرش رو رو دیوار دیدم که فامیلیشون توتونچی ملکی بود بهشون شک کردم؛ در واقع اینا از خود توتونچی هم تو مجلس برا این قضیه از اول استفاده کرده بودن، میگم خدایا هر وقت این دختره میاد تو خونه نه نه اش الم شنگه تو خونه ما بپا میشه؟؟ همین هفته پیش که داشتم دعوای پول با بابام میکردم خرج دوا دکترم رو بده و مثل همیشه میگفت ندارم ، وقتی رفت بیرون دیدم سر و صدا داره میاد رفتم بیرون دیدم داره با یکی از همسایه ها دعوا میکنه این زنیکه هم تو کوچه است و داره ناخن میسابه سر این قضیه، که وقتی بقیه مواقع رو هم کنار هم میذارم میبینم که واقعا قدرت اجنه بازی تو این دعواهای خانوادگی داشته و همیشه هر وقت دعوا بوده این زنیکه ارو خیلی وقتا دیدم تو این 3 سال که خونه مادرش بوده، من همون اول گفتم توتونچی تو قضیه قبولی از ملکان و دستکاری نتیجه کنکورم دخالت داشته؟؟؟ نگفتم بدون علت من رو نفرستادن ملکان که این مردتیکه هم بتونه اونجا نتایج و نمرات و اساتید اونجا رو بر ریدن تو مدرک من رو بتونه کنترل بکنه؟؟؟ بعدشم بگن مدرکتم بدرد نمیخوره ماله فلان دانشگاهه، نگفتم بدون دستکاری امکان نداشته بدون دستکاری دانشگاه بناب رو که یک ربع با مراغه فاصله داره ارو تو انتخابام بدون علت تو کارنامه کنکورم حذف بکنن که بتونن تو انتخاب سومم که ملکان بود پذیرشم بکنن؟ مرده شوری مثل توتونچی هم با همین کاراش و همکاری با همینا تونسته وارد مجلس بشه دیگه، آقای عرب خودش تهمت بهم زد و انداختم بیرون که آبروی من رو ببره، بعدشم کیفم رو زد که بتونه من رو بندازه بازداشت و بعد مدرک مشکل روانی برام درست بکنه؟؟ همه اینکارا رو بخاطر کوس شوری انجام داده دیگه، فکر کنم قصدشون اینه شوری رو بکشوننش مجلس که این بلاها رو سر من آوردن، 12 ساله زندگی من جهنم کردن، که این بدکاره ارو بکشوننش مجلس، نه اینکه خودش کم زندگیای مردم رو تونسته از هم بپاشونه میخواد الان جای دو نفر تصمیم بگیره که بیشتر ملت رو بخاک سیاه بکشونتشون، شوریم که واقعا استعداد این هرزگیا رو داره که بتونه انتظارات حیوانی اینارو برآورده بکنه، بخدا من مجلس نمیخوام که اینا دارن بخاطرش این بلاها رو سر من میارن، کار خودم رو بهم برگردونید من حسابرس بودم غیر از اونم هیچ کار دیگه ای رو نمخوام که بپذیرم، همون موقع هم که فرستادنم خزانه به مسئولشون گفتم چرا دارید بدون اینکه بخودم بگید میفرستیم اینور اونور، اول بخودم بگید قصدتون چیه، شاید اصلا من مسئولیتی که شما در نظرتونه ارو نخوام بپذیرم، چرا الکی دشمنای من رو میندازین بجان من؟ واقعیت هم اینه، من شاید بخاطر شرایط موجود ذهن و فکرمبا مسائل سیاسی آشنا شده باشه ولی نذاشتن تجربه کافی تو کار خودم داشته باشم هیچ وقت بخودم اجازه نمیدم مسئولیتی رو قبول بکنم که نتونم از عهده اش بربیام، که بعدا که گندش در اومد، مثل احمدی و صالحی برای شستنش مجبور باشم بیفتم به جان مردم و لگد انداختن، من تا مسلط توی کارم نشم مستقلا هیچ مسئولیتی رو قبول نمیکنم که بعد برا شستن خرابکاریا و نفهمی بازیام بیارم سم تو غذای کسی بریزم که قربانی ندونستن و بیتجربگی من شده که اینطوری بتونم مساله ارو کلا پاک بکنم که بخاطر اشتباه و جنایتم مورد سوال قرار نگیرم، این طور کارا رو قهبه هاتون میتونن بپذیرن که میدونن فردا که بخاطر ندونستن یه اشتباه بزرگ و جبران ناپذیر انجام دادن میتونن با کوسشون بشورن که تا 12 سال صداش در نیاد ، من هیچ وقت بدون اینکه تجربه انجام کاری رو نداشته باشم و مطمعن نباشم که میتونم تو اون کاری که به عهده ام میزارن دچار اشتباهاتی به این بزرگی نمیشم ، اعتماد به نفس کاذب تو خودم ایجاد نمیکنم که حتما باید طمعکاری بکنم مثل این هرزه ها بگم میتونم چون کوس دارم سوراخ دارم، نه آقا من تا اطمینان به تسلط داشتن تو کاری نداشته باشم مسئولیت سنگین قبول نمیکنم، همون کمک حسابری من رو بهم برگردونید کم کم باید مسیر پیشرفت رو طی کرد که بعدا مجبور به قتل و غارت و لگد انداختن سمت مردم بیگناه نباشم. ولی اجازه هم نمیدم که یه هرزه ای مثل شوری بتونه با این کارا به جایی برسه که تبعاتش زندگی خودم و بقیه ارو هم بگیره، باید این حیونا تقاص کارشون رو پس بدن.

امروز 31 خرداد 96 حالا که هم سم بخوردم دادن و باعث مریضی من شدند به خاطر این شوری کوس و هم 6 ماهه آدماشون افتادن دنبالم که نذارن مثل گذشته مدراک پزشکیم کامل بشه و الان نمیدونم باز چی تو پرونده پزشکی قانونی من گذاشتن چون 1 هفته است که مراغه ام . ولی بقران که اگه باز مثل گذشته بخوان عمل بکنن و حق من باز خورده بشه و بخوان با جلوگیری از مداوای من مثل سال93 باعث پیشرفت و بدتر شدن مریضی و بخطر انداختن سلامتی و قصد جان من رو باز داشته باشند اینبار خودم دست بکار خواهم شد. تا کی باید این وضعیت رو تحمل بکنم و هر روز بزنن یجاییم رو ناقص بکنن و نذارن که درمان مداوا بکنم و کسی هم نباشه که این قضیه ارو رسیدگی بکنه، جدیدا هم شوری داره وز وز میکنه که مجوز از دفتر رهبری گرفتن که اگه من کارای کثیفش رو رسوا بکنم باز بزنن لت و پارم بکنن. خوب والا واقعا خیلی خوبه. من شک در این مساله نداشتم چون بار اولی که نامه به دفتر رهبری نوشتم  خرمزاده ارو وادار کردن زد کلیه ام رو داغون کرد، دفعه دوم هم که کلا از تهران انداختنم بیرون، دفعه سوم هم که تو هتل سم بخوردم دادن. الان هم که میگن شوری حق داره من رو بکشه و هر بلایی دلش خواسته تا حالا سرم آورده خوب کرده باز هم حق داره هر بلایی دلش خواست سرم بیاره و کسی هم حق نداره بابت جنایتهایی که با شوهرش کرده کسی چپ بهش نگاه بکنه. من فقط منتظرم ببینم باز چه دستوری بر علیهم گرفتن. تو این 13 سال هم که هر بلایی سر زندگیم و از هم پاشوندن خونه و زندگیم و طلاق مادرم و دربدر کردن خودم از طریق موتلفه و بقیه اشون آوردن گفتن دستور دفتر رهبریه، من تا به امروز باور نکرده ام ولی تا کی باید خودم رو قول بزنم. حداقل یه عکس العملی باید در قبال اون همه دست نوشته و شکایت من به دفتر مقام معظم صورت میگرفت که عکس این مساله بهم ثابت بشه!! تا به امروز هر چی که ثابت شده دقیقا همین حرفایی هست که گوش بگوش و دهن بدهن از این حرمیا شنیدم. چرا باید این زنیکه تکفیری حق این رو داشته باشه که هر بلایی دلش خواسته سر من بیاره، مطمعنا که من دیگه اون اردتی رو که سالها به مقام معظم رهبری داشتم رو بعد از این نخواهم داشت، و مقصر و باعثش هماینا هستند .چرا باید قصد جانم رو بکنن؟ چرا باعث آبرو و زندگی من شدند؟تو اون روزایی که نامه به دفتر رهبری نوشتم که مطمعن هستم خود عرب بدون دخالت تو این قضیه نبوده و همش تو گوشم وز وز میکردن که پدر عرب کارش تو دفتر رهبریه، من نمیدونم این حرفا درست هست یا نه؟ ولی این بازیا معنیش واقعا چیه؟ همینا که تو دفتر بازرسی رهبری شکایت من دستشون بود در نهایت تو جواب برگشتن گفتن برو علوی مشکلت رو حل بکنه و بعدش اون دعوا رو تو جامعه درست کردند؟ مگه عرب کیه؟ چرا باید زندگی و جان و مال مردم در دست یه همچین آدم کثیف و فاسدی باشه؟ این اصلا آدم نیست، هیچ فرقی با حیون نداره، بیخود نیست که شوری اونطوری چهارچنگولی بهش چسبیده، بخاطر شوهر کردن نیست ؛ اگه بود این وسط با محدث و کرم و توتونچی و این و اون روهم نمیریخت.اینا به پست و مقامهای این کشور چشم دوختن تواین 12 سال که این بلاها رو سر ملت آوردن که از سر راه برشون دارن و خودشون یکی بعد از دیگری جایگزین موارد اولیه و اصلی بشن. عرب ارزش وجودی و شخصیتیش در حدی نیست که بخاطر ازدواج باهاش بخواد کسی دست به یه همچین جنایتهایی بزنه. مطمعنا شوری اولین کسی نیست که با این ترفندها جایگزین من شده من الان بیشتر از 25 ساله که تحت نظرم و طبق گفته خودشون داخل آکواریوم نگم داشتن!! چرا باید کسایی که جای نوه مادر من هستند وسط انداخته بشن که زندگیش رو ازش بگیرن، چرا کسایی که 10-20 سال از من کوچیکتر هستند سر کار باشند و من این باشه روزگارم که اجازه نمیدن ریالی در جیب من وجود داشته باشه، جهاز و زندگی مادر من رو نابود کردند که از غبل زندگی من جهاز برا شهسواری و شوریشون جم بکنن. مانع ازدواجمن تو این سالها شدند ولی شهسواری که باعث زندگی من شده داره با عجیزش جلوی چشم من حال میکنه. توتونچی که یکی از شاخههای اصلی مصیبتهای منه میومد تو کلاس کوس زنش رو میذاشت جلوی 30 نفر و 1 ساعت از 1/5 ساعت کلاس رواز چطوری کردن زنش تعریف میکرد. الان هم که 4 ساله قضیه شوری و عرب در میون بوده و بدون اینکه بخود من چیزی گفته بشه، بخاطر اینکه شوری رو بکنن تو کیر عرب من رو زدن درو و داغون کردنو از شهر انداختنم بیرون. عرب گوه خورده اسمش رو رو من گذاشته، کی گفته که من زن کسی میشم که ریشه اش ابوجهله؟ چرا بیاد این فساد رو وارد زندگی من میکردن که منجر به صدمه دیدن من بشه؟ مطمعنا که خود توتونچی هم جزء یکی از هم هم جایگزینها بوده که تو این سالها خودش روبالا مشیده وگرنه چه دلیلی داشته که بخواد خودش رواینطور سر من به آب و آتش بزنه؟ چرا باید سیستم اداری کشور طوری باشه که بتونن دست تو نتایج کنکور بکنن ومن رو بندازن تو شهر خودشون که بتونن هم مدرک تحصیلی من رو خدشه دار بکنن و هم از اینطریق با نزدیک کردن شخصیت کثیفی مثل توتونچی این همه بهم صدمه وارد بکنن؟
تو این مدت 6 ماه بعد از هتل با اتفاقا و تماسهایی که اتفاق افتاده و جادوگریای خودشون، یعنی عرب و شوری وبقیه کارمنداشون در واقع پی به نیت ناپاک و واقعیتی که در داخل هتل در حال وقوع بود پی بردم وگرنه اگر میموندم تو هتل احتمالا این اتفاق نمی افتاد. اونچیزی که بیشتر از هر چیزی ذهن من رو مشخص کرده اینه که تمام مطالبی رو که تو این مدت3 سال در مورد جامعه نوشتم در واقع یجورایی شامل این خراب شده میشده و مطمعنا اتفاقات 4 سال اخیر جامعه و قبل از اون هم بب ارتباط به همینا نبوده و مطمعنا فتنه های عرب و شوری وسط بوده که منجر به اون درگیریا شده، اینا بخاطر صدمه زدن به من از هیچ نقشه کثیفی فروگذار نکردن، احتمالا جادوگرای جامعه و جادوگرایی که کامپوتر من تحت اختیارشون بوده بی ارتباط به عرب و شوری نبودند و در دشمنی که با جامعه داشتند در واقع خواستن به نوعی از طریق خود من انتقام بگیرن، در واقع همون روش همیشگی فتنه انگیزی و دعوا راه انداختن برای صدمه زدن به هر دو طرف، در واقع همون تفرقه بینداز حکومت کن، از یه طرف چند تا جنده ارو اونجا خریدن انداختنشون بجان من از طرف دیگه من رو بخاطر صدمه ای که خوردم مجبورم کردن که دهنم بروشون باز بشه و این وسط یه اختلافی پیش بیاد که دیگه نشه کاریش کرد، خودشونم که معلوم نیست از کی دارن با کوس شوری حال میکنن، کسیم باهاشون کاری نداره؛ به کار و زندگی من باعث شده ، اونوقت خودش زیر سایه کیر عرب و محدث هم کارش رو داره هم خونه زندگیش رو هم کیرایی رو که بخاطرش چندین ساله با خانواده اش افتادن دنبال من که من رو از کار و خونه زندگیم ساقط بکنن که کرده اند و هیچ کس هم تو این مدت نبوده بخاطر جنایتشون حسابشون رو برسه ، من بخاطر کار و اشتباه نکرده این همه بلا سرم آوردن و بگفته خود عرب قفل کودک بهم زده حیون کثیف اونوقت خودشون با این همه جنایت و اقدام به قتل و غارت و سیکیش کسی نیست که به حسابشون رسیدگی بکنه، اونچیزی که چند وقت پیش برام جلب توجه کرد، تابلوی هتل بود ، مجتمع آموزشی و رفاهی توحید، چیزی که تو ذهنم جرقه زد، سر جادوگریای اینا رو برای من کاملا روشن کرد، اینا تو اون مجتمع کلاس آموزشی داشتند و من خبر نداشتم، پس اون سر و صداهایی که بعضی وقتا میومده، صدای کلاسا بوده که البته بعدها دیگه نشنیدم، احتمالا چون صبح تا عصر بیرون بودم خیلی متوجه نشدم، ولی یاد جمله، آموزش با کون احمدی یادم افتاد که اون موقع اصلا نمیدونم چطور شد که یهو تو ذهنم چپوندنش ، چون اصلا دعوای من با احمدی سر کارش نبود، دعوای من با احمدی سر فتنه هایی بود که راه مینداخت که اجازه نده کار من رسیدگی بشه، و در واقع خیلی از جمله ها که در موردش من گفتم در حقیقت کار خودش بود برای توجیه فتنه هایی که بپا میکرد، در واقع اصل قضیه و دعوای اصلی این جنده همون آموزشی رفاهی توحید بوده که توش کوس شوری وسطه، اتفاقا خودشون هم تو هتل دقیقا همین جمله ارو  تو دهنم گذاشتن که آموزش و رفاه با کوس شوری در هتل، یا سیکیش با قاتل را در هتل توحید با کوس شوری تجربه کنید، جدیدا هم طبع شعرم مثل زمان جامعه گل کرده، همش میرینم تو موبایلشون، مثل ، شوری از عقب شوری از جلو جورییییییییییی. واقعا هم جوره ها ولی برا کسی که اهل این مسائل نیست تو نگاه اول اینچیزاش رو نمیبینه خود عرب و نوچه هاش که از شوری استفاده میکنن بهتر از هر کس میدونن کجاش شوره کجاش جوره؟؟؟؟؟ حالا میفهمم چرا وقتی منتقلم کردن خصوصی شوری چرا بیشتر از همه داشت حرس و جوش میخورد؛ نگو خبر داشته تو اتاقاشون چه خبره!! خدا رو شکر هر خبری هم بوده باشه من پشت در اتاق انقدری وسیله میچیدم که خبراشون به من نرسه موقع خوابیدن. خودشون رو جر دادن اون زمانی که تو خصوصی بودم، اونقدر جر داد که شوری از تو کیر محدث بیرون اومد و اینطوری قصد بجونم کردن .شوری محدث رو کشوند اونجا دیگه البته با نقشه عرب با اون بازی که چند روز پیشترش با زارعی برام تدارک دیده بود.من که شوری رو عین احمدی اندازه ان هم نمیبینمشون که بخوام ببینم اصلا کجاشون چطوره چطور نیست، خودشون خودشون رو برا کشتن من اونقدر جر میدن تا نهایت قهبگی و اندازه سوراخاشون روبرام بنمایش بذارن که با کجاشون میدن. ریدم تو هیکل هر چی سوراخه درکونیه. همتون هرزه اید دیگه ، همتونم به یه جا وصلید که اداهاتون و روشاتونم یکیه، کاملا هم مشخصه که اینایی که تو مراغه زندگی من رو ویران کردن هم به خود اینا وصل بودند که هر جا کم میارن، باز همینا رو خبر میکنن میندازنشون وسط.نهایت اینکه همون جنده خال خالیه تو تبریز که 7 سال پیش فرستادن تو خابگاه که ریشه این فتنه ارو بذارن باهاش بی ارتباط به عرب و شوری و احمدی نبوده . اتفاق یبار میشه، یعنی همه اینا اتفاقی با من دشمنی کردن؟ اونم با یک روش و یک هدف و جملات و اهداف مشترک، شهسواری اتفاقی بوده؟ خال خال تو تبریز اتفاقی بوده؟ احمدی اتفاقی بوده؟ صالحی اتفاقی بوده؟ شوری اتفاقی بوده، عرب اتفاقی بوده؟ خاله امم اتفاقی بوده؟؟ حالا جدیدا دارم میشنوم شوری داره گوه لباس و پوشش من رو هم میخوره، بله دیگه جندا خانم، تو اون حیا هو کسی که بخاطر یه شال همچین فتنه ای بپا میکنه بایدم پوخ من رو بخوره، وقتی میگم وصلن به کوس احمدی و اوچوزشون و اون هرزه خال خالی که شروع کننده نقشه اشون بوده یعنی همین دیگه!! اینا از اینکه زیرپوش اوچوز جامعه اشون رو ریدم توش این اداها رو داشتن تو هتل سرم میاوردن، تو اون مدت واقعا اصلا نفهیدم چی بهم گذشت من اصلا امکان نداره این همه بی توجه به خودم باشم، تحت جادوگری اینا بوده دیگه که این اتفاق افتاده؛ تو هتل که بودم بخاطر دغدغه هایی که بیرون داشتم و هرس و جوشایی که میخوردم اصلا حالیم نبود چی توتنم میکنم، چطوری میگردم، فقط هرس و جوش میزدم که این مساله زود تموم بشه من برگردم شهرستان به سر و وضع خودم برسم از این قر و قاطی بودن دربیام. نگو کار این قهبه عقده ای و شوهر عقده ایش بوده، خودشم عینا مثل جامعه یه تیکه پارچه هپیچه تنش کرده بود که کاملا مشخص بود مثل برنامه ای که برا جنداهای جامعه چیده بودن مصلحتی بود نه اینکه پوشش واقعی خود شوری باشه، وگرنه از های لات زنونه، سیکیش شبونش با عرب برای اینکه تبدیل به سگش کنه بندازتش بجون من کاملا مشخصه از اون قرطی زرتیاست ، جلو چشم خودم 24 ساعته فقط لب غنچه ای قر میداد حالا بماند که در مواقع دیگه چه شکلی بوده، اتفاقا یبار به عرب اس دادم که چیه چرا دارید رو خراب کردن ظاهر من کار میکنید مانور میدید؟؟ عقده دارید؟ بچه بودید پدر مادرتون براتون لباس نگرفتن عقده شده رو دلتون که الا اینطوری افتادید بجون من؟؟؟ تنها لباسی که تو اونمدت توتنم درست و حسابی بود، همون بارانیم بود که سال گذشته موقعی که داشتم میرفتم تهران خریدم و از حسادتش احمدی خودش رو رو کیر الاغ  لگد زن جر داد اون فتنه ارو بپا کرد؟؟ جنده عین مهتابی رو کیر الاغ لگد زن داشت میدرخشید موقعی که اونهمه سگ رو ریخت سرم، ادامه همون فتنه متصل به همه که تمومی نداره دیگه.  که اونم تو این مدت از بین بردنش بعد از اینکه از بازداشت درم آوردن تو خابگاه نمیدونم چی شد زد بسرم همینطور مچالش کردم انداختم تو این لباسشوییهای دستی تئ خابگاه ، کلا دوخت و ریختش بهم ریخت.من از دست اینهمه مریض عقده ای دیگه نمیدونم باید چیکار کنم که 13 ساله جون به تنم نمونده از دستشون.اولش میخواستم بگم بابا یکم لباس برا این هرزه ها بخرید شاید دست از سر من بردارن، ولی بعدا میبینم چی چی بخرید خودشون از اوناشن که هر روز یه قری میان که بخاطرشون اینهمه سگ رو میریزن بجون من و قصد جون من رو میکنن دیگه، خود همین جنده خال خالی از اون قرطیای آنچنانیه تو عکسا حالا کامل دیده نمیشه، شوریم دقیقا یکی از همیناست، حالا اینوسط اوچوزشون مصلحتی یه زیرپیرنی تنش کرده خط و خطوطش رو ریخته بیرون، اون دیگه یه اهداف دیگه ای پشتش بوده که الان اینا که همش دنبال بهانه برا صدمه زدن به منن، ایدفعه اون رو بهانه کردن، اون نبود یه بهانه دیگه ای مطمعنا درست میکردن، بهرحال با اون آشوبی که تو این 10 ماه هم تو تهران درست کردن هم وقتی برگشتم مراغه از اینجا جم شدن در هواداری از شوری و این جنده خال خالی ریختن تو حرم اونجا رو بهم ریختن کاملا مشخصه که همشون باهم دستشون تو یه کاسه بوده و اونی که اون اشوب رو توهتل درست کرد همون کسیه که این هرزه خال خالی رو 7 سال پیش فرستاد تو خابگاه و باهاش به کار و سرنوشتم باعث شد و باز همون کسیه که احمدی و تیموریان و صالحی رو تو جامعه بجان من انداخت، حالا پیدا کنید کیرو کوس فروش را که چرا اینهمه کیر و کوس رو با هم معامله کرده و انداختتشون بجان من.  این شوری بدکاره که با کمک کیراش کار من رو به بازداشت هم کشید و بعدشم کوسش رو گرفته بود دستش هوار میکشید که من لخت کرده، خودشم باید بره بازداشت و بلاهایی که سرم آوردن سر خودش هم بیاد، چرا باید بابت تهمت دزدی و افترایی که بهم بسته مجازات نشه و به اعاده حیثیت من بیتوجه باشن، چرا به اقدام به قتلشونم رسیدگی نکردن، 6 ماه از شکایتم میگذاره بجای مجازاتش راست راست میگرده تازه هر روز یه بازی جدید و یه نقشه جدید هم تواین 6 ماه سرم آوردن، بعدشم برگشته میگه من زهرا رو کارتون خوابش کردم ، تو گوه خوردی با نه نه بابای دیوست که 4 ساله کیر و کوسشون رو گرفتن دستشون تو شهر دنبال کیر برا تو میگردن و اینوسط بلایی نمونده که سر من نیاورده باشن با حمایت اویناشات. بله دیگه فرق آدما رو از اینجا باید فهمید، اولا که من رو کارتون نبود توحرم رو فرش میخوابیدم جلوی پکیج و صبح هم که پا میشدم یه نگاه به زریح مینداختم احساس میکردم یه مهربون اون تو داره بهم لبخند میزنه و روحیه میگرفتم. که اون رو هم شیاطین نتابیدن و سگاتون رو ریختین تو حرم که اوضاع رو بریزن بهم، بعدشم میگم تو این 12 سال کارتون خواب زیاد شده؟؟ نگو کار تو و شوهرت بوده. یکی مثل شما میاد ملت رو برا کارتون خواب کردن. یکیم مثل من میشم وسیله برا اینکه از غبلم کارتونخوابایی مثل شما بدون زحمت فقط با یه سوراخ و گوه یهو به همه چیز برسید و اینطوری قودورماخ بکنید.خسارت بلایی که سرم اوردی رو از تو کوست که کشیدم بیرون اونوقت میبینی کارتون خواب کردن یعنی چی؟؟؟؟ بدکاره هرجایی، از تو انتظار خیر نمیره بایدم نیت و ذات و درونت اینقدر کثیف باشه که ازش همچین چیزایی بزنه بیرون.بدبخت این کارتون خوابا واقعا موجودات بدبخت و بینوایین.حیونای وحشیه فاسد سر همشون همین بلاها رو آوردنا که این بدبختا به این روز افتادن، وگرنه خیلیاشون مطمعنا برا خودشون خونه زندگی و خانواده داشتن کی زده غارتشون کرده و به خاک سیاه نشوندتشون ریشه اش تو همین درکونی بازای جادوگره که هدفشون فقط تواین 13 سال ویران کردن مردم برا بالا کشیدن خودشون بوده
مورد بعدی کثافتکاریای شوریه که تو حمام هتل ذوربین میزاره ببینه کی بدرد همخوابگیش میخوره، عرب دنبال کوسه شوری دنبال کیر؛ محض طلاع دوربینای داخل اتاق و حمام کار شوری هرزه بوده ، البته من تو اتاق خصوصی که بودم کنار صدای شوری و اون زنیکه گنده بک که نمیدونم اسمش چیه و میگفت روانشناسه ولی بیشتر شبیه کیرشناسا بود ، و صدای شهسواری در چند مورد صدای مرد هم میومد، از جمله زمانی که یبار رفتم دوش بگیرم طبق معمول برای اینکه درامان باشم چراغ حموم رو روشن نکردم، و اینا از اولش کوری خوندن و خوندن همشون تا دقیقه آخر، الان میفهمم که صدای یکی از مردا همین کرم تو کوسیه شوری بود، اونیکی رو خیلی مطمعن نیستم شاید عرب بوده شایدم یکی دیگه، جالب توجه حرفایی بود که میشنیدم، هی زر میزدن که اون تو چیکار میکنه، حتما داره یه چیزی مصرف میکنهف بقران مضمون حرفاشون همین بود، وقتی خواستم مثل غسل روزانه بذارم دیدم چیزی دم دستم نیست اومدم بیرون پارچ آب رو برداشتم کثافتا نگو بیرونم دارن میپان کوسکشا، بعد که رفتم تو دیدم زر زراشون بیتر شد، چه غلطی میکنه؟؟؟ پارچ رو هم برد تو حموم حتما داره یه کاری میکنه و.... اولش فقط گوش میدادم ببینم منظورشون چیه از اینکه پارچ رو برد تو حتما داره یه کاری میکنه، بعدا با توجه به قضیه فلاکس چای و توضیحاتی که از زرینی شنیده بودم، تازه متوجه منظورشون شدم که چی دارن میگن! یبام وقتی داشتم تو اشپزخونه چای درست میکردم یهو احساس کردم یکی پشت سرم وایستاده در گوشی ادا درمیاره که چی داره میریزه تو فلاکس یعنی کاملا احساس میکردم که کاملا بهم نزدیکه ولی نتونستم برگردم مثل جن بوداده نمیدونم تویه لحظه از کجا پیداش شده بود. بعد چند لحظه که یکم دور شد برگشتم دیدم آره خودشه. بلاخره این حرفا همون حرفایی که4 ساله دارم میشنوم و گوشام باهاشون آشناست، همون 4 سال پیش هم خودم عمدی آزمایش خون دادم که دهنشون بسته بشه ولی نشد، چون اصلا قصد و قرض اینا فقط تهمت زدن برا اذیت کردن و محدود کردن منه وگرنه خودشون بهتر از همه میدونن که حرفی که میزنن اساسا دروغه.بعد از هتلهم زدن با همین عنوانا لیوان شیشه ای خودم رو هم شکوندن. اینهمه دروغ خانمان سوز که باعث اینهمه ضرر به جان و عمر و آبروی من زده خسارت محصوب نمیشه، آخه حیونا برا توجیه جنایت بازداشت کردنم هم یکی از علتاش رو همین گفتن که میخواستیم ببینیم معتاد هست یا نه، هر روز من رو تو بازداشتگاه بازرسی بدنی میکردن، 3 روز اولشم که بخاطر هوای سرد بازداشتگاه سرما خورده بودم اجازه نمیدادن یه قرص سرماخوردگی بهم بدن، فقط روز آخر دیگه اونقدر چشا و صورتم ورم کرده بود و آبریزش دماغم دیگه بند نمیومد با چه التماسی ازشون قرص سرما خوردگی گرفتم. واقعا اصلا قصدشون کشتن و بیمار کردن منه دیگه با این همه مدرک از کارشون دارم دیگه چطوربی باید ثابت کرد که اینا قاتل و جنایتکار و خانه خرابکنن؟ چه جالب از این به بعد اگه شک کردید به کسی که معتاده یا نه؟ بندازینش بازداشت. منو داشتن سکته میدادن بخاطر مرض روانی خودشون. بازذاشتگاه برا اینا یعنی یه جای مثل هتل خودشون، مثل خون خودشون یه چیزه عادیه ، انگار نه انگار که چه بلایی سر من آوردن بخاطر یه مشت مریض و کرم روانی که یه مشت حیون داشتن، کسیم نیست برگرده بگه دیدی دروغات ثابت شد ؟ حالا شما باید بخاطر اینهمه دروغ مجازات بشید. اصلا انگار نه انگار اینهمه بلا و صدمه به جان و مال و آبروی من زدن، همشونم رایت راست دارن میگردن و هرهر و کرکر میکنن. الان میفهمم چرا تو این م13 سال زدن هر چی کریستال و چینی تو خونه داشتیم رو نابود کردن، از چند دست کاسه کریستال هیچی نمونده همش تو همون 2-3 سال اول نابودش کردن، یدونه لیوان تو خونه نداریم الان. یه چندتا استکان مونده که اونا رو هم چون چایی نمیخوریم در امان مونده وگرنه اونا رو هم الان نابود کرده بودن روانیای فاسد ولی نه بخاطر اینکه دموده شدن بدرد نابود کردنشون نمیخورده. وگرنه از ته خودشونم میدونن که بهانه هاشون فقط بخاطر نابود کردنه نه چیز دیگه، شب قدر تو امامزاده ارو بگو این قهبه با شوهرش چه علم شنگه ای راه انداخت. نزدیک اذان بود اومدم بیرون برم وضو بگیرم، یدونه از این اوزو گره هاشون با کله اومد تو صورتم که فلاکس هم گذاشتن؟؟؟ اول متوجه نشدم بعد که اومدم سمت مرکز حیاط دیدم سفره افطار انداختن، چا رو هم تو فلاکس ریختن گذاشتن سر یفره هاریال فهمیدم باز اومدن اینجا رو بریزن بهم، واقعا هم ریختن بهما، ابعد نماز یه بلوشوری درست کردن تو امامزاده یه باز یه بی حرمتی تو اینمکان بپا کردن که بیا و ببین. کسی که اعتقاد به این مسائل نداره بیحرمتیم براش راحته دیگه، حرم و امام و فلان براشون بیمعنا میشه فقط مدال کیر و بچسب، فقط همین رو بگم که یه لحظه بساطی رو که تو حرم امام رضا درست کرده بود اومدم جلو چشمم. میدونید این انگیزه برا گفتن این دروغا چیه؟ اون که عربه هر خودشون چسبیده به افغانستان پاکستان اینجور مسائل براشون عادیه مثل غذا براشون ظتراریه، من که نرفتم اونورا، ولی یبار زرینی وقتی فلاکس چایم رو آوردم اتاق برگست گفت زاهدانیا وجنوبیا هر وقت بری خونه اشون میبینی 10 تا فلاکی چای رو تاقچه و گوشه کنار اتاقشون همیشه آماده است، و تریاکشون رو با چایی میخورن، شوریم که مشخصه پیش زمینه اش چی بوده؟وضعیت کرمانشاه هم که همینطور نباشه بهتر م نیست آمار نشون میده که چقدر معتاد دارن، پس اصلا نباید از ادعاهایی که میکنن تعجب کرد تهمتهاشون برگرفته از زندگی عادی خودشونه، برا ماها و من تعجب آوره و این حرفا خوره اعصابم میشه، برا اینا یه چیزه عادیه؟ وقتیماها چاییمون رو با بادرشبو و زنجفیل و گیاهان دارویی خوشبو میکنیم اینا هم با تریاک و مواد مخدر اینکار رو میکنن. عرب که مشخصه اون همه جنده ارو با همین کارا رو براه میکنه، اصلا برا من دیگه این حرفا اهمیتی هم نداره، جدیدا هم که 4 بار آزمایش خون دادم بخاطر آزمایشات پزشکی. آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است شماها برید کثافتای خودتون رو پاک کنید این حرفا به ما نمیچسبه


کوس شوری وسطه


سیکیش با شوری وسطه


شوری تحت حمایت تکفیریها


سیکیش شوری  با محدث و عرب منجر به جنایت شده، و محدث و عرب بخاطر کوس شوری قصد جان من را کرده اند. سم تو غذا و وسایلم ریختن که کوس شوری رو بالا بکشن

آموزش و رفاه با کوس شوری در مجتمع آموزشی رفاهی توحید

همخوابگی با شوری در هتل توحید

شوری جان دوربین تو حموما میذاره تا کیس سیکشش رو بهتر بتونه انخاب بکنه

شوری جان علاوه بر اینکه دلش از خونریزی کلیه ام تو هتل دلش خنک نشده رفته با فست فودی خوابیده که دندونم رو بشکونن که زشت بشم کسی من رو نگیره، آخه من با این مدل زنای هرزه و رفتارهای هرزه گانه اشون چیکار کنم؟