این سلیطه ارو هم که میبینید، همونیه که زمانی که تو ارکان سیستم بودم و تعطیلات بعد 5 فروردین ماه بود و  دانشجوها تو خابگاه نبودند و من و صاحب خابگاه فقط تو خابگاه بودیم، بپا فرستاده بودن برام که گوهم رو بخوره و مدال کیر بهش بدن. میگفت اهل اردبیله و بخاطر کلاس زبان ترکی استانبولی اومده و تا 13 ام فقط اینجاست، کدوم کلاسه که تو تعطیلات نوز بپاست؟ یه افریطه سلیطه ای بود که نگو، تو اون مدت 10 روزی که بود ، یعنی هر چی خوردنی تو یخچال بود اعمم از رب و و روغن و هزار کوفت و زهرمار دیگه ارو همه ارو جادو جنبلی کرد، حتی اونایی که مال من نبود. اوایلش خیلی اعتنا نمیکردم و بعد که رفت متوجه شدم چه غلطی کرده، میگفت میخواد بره ترکیه دندون پزشکی بخونه، اونقدر هم درمورد دوست پسرش که  فکر کنم همینی که تو عکسه هست باشه ، زرت و پرت میکرد که حالم از حرفاش بهم میخورد،اونروزا هم که هم بخاطر نامشخص بودن وضعیتم تو ارکان سیستم کلافه بودم و اصلا اعصاب نداشتم و مثل اسپند رو آتیش بودم و نگران بودم که باهام تصویه بکنن، چون قبل از تعطیلا با خیلی تصویه کرده بودند،از دلشوره و نگرانیه اینکه قراره چه اتفاقی بیفته شب و روز نداشتم اینم شده سوهان روحم و وقتی از سرکار برمیگشتم تا بخوابم باید شوهر شوهر کردنای اینو گوش میدادم. میگفت طرفش پزشکه ودر مورد اینکه چه غلطا و زرت و پرتایی بهش گفته و چطوری باهاش آشنا شده و برا هم میمیرن و .... والا من اینی که دارم میبینم شبیه هر گوهی هست الا پزشک، احتمالا از این پزشکای مصلحتیه که بهش مدرک مصلحتی بهش دادن و قراره چشم قربان به اینا بگه و با دستور اینا هر کی رو که خواستن مریضی چیزی بجونش بندازن میفرستن پیشش، مثل همون چشم پزشک یا دکترایی که به کلیه و دل و روده پاره من گفتن سالمه. دختره هم که خیلی جلفتر و سبکتر از ایناست که دندونپزشکی بهش بیاد، اونقدر دوندونپزشک خانم دیدیم که حد نداره همشون متین، سنگین با شخصیت ، پر ، نه اینقدر عقده ای و مرض بجون گرفته مثل این که بیاد بشینه با جادو و اجنه دندون مردم رو تو دهنش خورد بکنه، یه شب که داشتم شام میخوردم، دنون سالم کنار همون دندونی که گفتم تو ارکان سیستم بخاطر میکروب پرونده مریضا عفونت کرده و شکسته بود، دندون کناریش که سالم بود اصلا لک هم نداشت، از ته شکست افتاد تو دهنم، اینم همینطوری نشسته بود زل زده بود تو دهن من داشت غذا خوردن من رو تماشا میکرد و در مورد شمبل دوست پسرش میگفت که قرار بود بکنه تو حلقش ، واقعا تو یک لحظه کم مونده بود دیوانه بشم، اونقدر اعصابم ریخته شد بهم که حد نداشت کم مونده بود دندون رو قورت بدم وقتی گرفتم تو دستم دیدم سفیده سفید حتی یه لک هم روش نداشت که بگم پوکیده بوده شکسته، اینم تو اون حال من داشت تو خودش میخندید و برا خودش کیف میکرد. منظورش از دندون پزشکی،قاتل دندون مردم شدن بوده . راستش اونموقع فکر کردم اتفاقی بوده ولی بعدا به از این بلاها زیاد سرم درآوردن و اونقدر جادوگری از اینا دیدم متوجه شدم که اون که اونطوری زول زده بود تو دهنم داشته هنر جادوگریش رو رو دندون من به اجرا میذاشته که بره مدال کیرش رو بگیره.خودشم نگین چسبونده بود رو دندونش با چند تن آرایش صورتش ، ناز و عشوه میومد، همچینم ادای آدمای با اصالت و خانواده دار و اعیونی رو بازی میکرد که هر کس تو برخورد اولیه فکر میکرد دختر کدوم شاهزاده است ولی بعض وقتا پوخ بودن شخصیتش همچین میزد بیرون که کاملا مخص میکرد که از چه خانواده بیخود و بیفرهنگ وخود کم بینی هستند ایشون که اینطوری داره ادا میاد برا مردم. خیلی غلطای دیگه هم کرد، وقتی تعطیلات تموم شد و بچه ها کم کم اومدن یه 2-3 روز دیگه هم موند تا بقیه بچه ها هم بیان که رو موخ اونا هم کار بکنه. بعد از رفتنش بخاطر اونهمه جادو جنبلی که به مواد غذایی تو یخچال زده بود یه اختلافی تو خابگاه افتاد که پام رو کردم تو یه کفش و گفتم میخوام برم ، نه فقط من خیلی از بچه های دیگه هم با مسئول خابگاه مشکل پیدا کردند و قرار شد تصویه بکنن. اونموقع نمیدونستم که کار کار این سلیطه بوده، با یکی از بچه ها که عجبشیری بود حرفشون پیش اومد و داشتن جر و بحث و دعوا میکردند من هم اصلا بفکرم نرسید که سر منه، فکر کردم حتما این دختره به این داره حسودیش میشه که داره بدش رو میگه ، یه چیزایی بهم گفت که ،داره با تو دشمنی میکنه ولی من باورم نشد، چون واقعا قضیه درگوشی رو که نمیدونستم و واقعا علت اینکه یکی بخواد با من دشمنی بکنه ارو نمیتونستم درک بکنم .واقعا خدا من رو ببخشه بعد از چند روز خود من با همین دختر عجب شیریه اختلاف پیدا کردم و بعد نمیدونم خرداد  یا تیر بود که یه دعوای مفصلی با همین دختره کردم سر اینکه دو تا جوجه اردک آورده بود تو اتاق ول کرده بود همه جا رو به کثافت کشیده بود، بچه اردک که میدونید یعنی چی  و به کی ربط داره ؟ محمد خان !!!! هر کس تو این 10 سال جلوی دروغ و نامردیای اینا ایستاده آخرش کاری کردند که کار رو با جادو و حیله بجایی بکشونند دقیقا با همون فرد کارکون به دعوا و جاهای باریک بکشه  ، فتنهء شیطان یعنی همین دیگه . من که اونزمانها نمیدونستم قضیه چیه که از کسی بخوام که از من دفاع بکنه هر کس اینکار رو انجام داده از رو وجدانش و اعتقادش اینکار رو کرده، تو این 10 سال شاید یه 20 موردی اینطور پیش امده که آخرش رو با جادوگری به دعوا کشوندند، اصلا یه مشکلی رو که خودشون درست میکنند مانورشون هم رو همون موضوع بیشتر از بقیه موارده چون از نظر خودشون حتما با سحری که بکار بردند حتما اون اتفاق مورد نظر وجود داره ولی در واقعیت اگر وجودی هم داشته فقط به اندازه همون چند لحظه جادو با اجنه اینا فقط وجود داشته وگرنه در واقیعت کل زمان سپری شده هیچ وقت گفتار اینها در هزاران موردی که خودشون ساختند اصلا صحت نداشته و همه چیز دروغین و ساخته سحر و جادوی این شیاطینه .و بعد از او مساله هم با مسئول خابگاه بخاطر همین قضیه اردکا  حرفم شد و گفتم نمیخوام بمونم با هام زودتر از موعد قرارداد خابگاه تصویه بکنه که من دیگه تحمل ندارم تو خابگاه بمونم، در صورتی که خابگاه اونقدر خابگاه خوبی بود که حرف نداشت ، هم از لحاظ دانشجوهاش، هم امکاناتش ، هم اتاقیامون، 6 ماه تو یه اتاق 10 نفره با هم بودیم یباره جیک از هیچکدوممون درنیومد، چقدر من بعد از تسویه با ارکان سیستم بخاطر اینکه اعصابم بهم ریخته بود باعث اذیت بچه ها شدم ولی هیچکدومشون اعتراضی نکردن. من الان مطمعنم قضیه تصویه و بقیه مسائل تو ارکان سیستم هم که منجر به نصویه من شد بخاطر سحر و جادوهایی بود که این جادوگر ریخته بود تو مواد غذاییمون ؛ یعنی بعد از رفتن این افریطه من یک ثانیه هم اعصاب نداشتم، حتی سرکار هم که بودم یه جور دیگه شده بودم، تو خابگاهم که بودم هم من اعصابم بهم ریخته بود هم بچه های اتاق و اونایی که این سلیطه اون چند روزی که باهاش بودن . بنظرم که نه، مطمعنم اونی هم که با مسئول خابگاه صحبت کرده بود که باهام تصویه بکنه همین فاحشه هفت رنگ بوده، مطمعنم که اونم تو همون لحظه قبول نکرده بود چون من چند ماه بعد از اونم تو خابگاه موندم، چون خودش هم میدید که چه سوهان روحی برام درست کردند و بعد از تسویه با ارکان سیستم چقدر از لحاظ روحی و به خاطر اونهمه سحر و جادو که بهم کرده بودند 1 ثانیه اشک چشمم خشک نشده بود، روزیم که اسباب کشی کردم و رفتم برگشت گفت بجهنم برو هزار جور بلا سرت بیارن . واقعا هم آوردن بقیه جادوهاشونم تو اون خونه بخوردم دادند که تا مرز سکته بردنم .مطمعنم این دختره مربوط بوده به این جنده های خوک دونی ؛ جنده خونیه رسمیه احمدی جوت و اویناشاش .چند روز بعد از اینکه از خابگاه رفته بود زنگ زد بمن گفت برات یه چیزی از اردبیل فرستادم برو فلان آدرس بگیر، منم رفتم دیدم یه راننده تاکسی کنار خیابون ایستاده و یه بسته بهم داد و رفت. باز که کردم دیدم یه پارچه سفید گنده روش آیه قران بود یا جادو بود نمیدونم گذاشته تو یه پاکت ایرانسل و تو یه ظرف هم چند تا شامی پخته گذاشته. زنگ زدم بهش که اینا چیه برگشت گفت اون پارچه ارو از مشهد گرفته نمیدونم چی چیه!! با هاش غسل کن بختت باز بشه، حیفی سن و سالت بالا رفته شوهر نکردی ، اون شامیا رو هم خودم پختم بخور. باور کن پارچه اندازه کفن بود وسطش سوراخ بود و دورتا دورش نوشته داشت، خدا میدونه اینا برای اینکه من رو بخاک سیاه بنشونن چقدر هزینه کردند،من خودم 2 بار باطل السحر گرفتم اونم بابت چند تا کاغذ 10 سانتی کلی تیغیدنم اونوقت اینا هر روز این 10 سال معلوم نیست چند تا از کفنا گرفتن ، حالا خوبه عقلم رسید نگه داشتم وقتی اومدم مراغه انداختمشون تو رودخونه شهر ، چون همش بنظر میومد آیه قرانه گفتم بندازم سطل آشغال گناه داره،ولی 2 تا از شامیا رو خوردم، بعد از خوردن شک کردم اینکه اینقدر به سحر و جادو اعتقاد داشت نکنه تو شامیا هم چیزی ریخته باشه، هنوز اونموقع به ذهنمم هم نرسیده بود که کل مواد غذایی تو یخچال جادو جنبل این خانمه که چند ماه تمام با کل بچه های اتاق نوش جان کردیم. واقعا من همین الانش هم نمیدونم این کی هست ؟ چه مشکلی با من داشته که همچین کاری کرده؟ جز اینکه فقط میتونسته از تو کوسیای احمدی و جنده های خوک دونی باشه . از خوانندگان تقاضا دارم اگر میدونن این سلیطه کیه و چه ارتباطی با کوس احمدی داشته لطفا پیغام بذارند چون برای خود من هم خیلی سواله و خیلی مهمه که بدونم کی بوده و کی فرستادتش سراغ من ، چون اینطوری دیگه کسی نمیتونه قصر در بره که من نبودم، به من ربطی نداره، همچینم مطمعن میگن، انگار کاملا میدونن کی رو مسئول اینکارا کردند و کی هست اونطرفی رو که باید متهمش بکنن و از خودشون رفع اتهام بشه، من نمیدونم کی میاد سری رو درد نمیکنه ارو دستمال ببنده؟ اگه منفعتی برای کسی نداشته باشید چه معنی داره که بیان در دفاع ار کیر و کوس شماها این بلاها رو سر یه بنده خدایی بیارن که هم نفرینش شامل حالشون بشه هم اینکه در نتیجه بعد که فهمید قضیه چی بوده کلی بد و بیراه بارشون بکنه، هر کین ، هر چین حمایت شما وادارشون کرده که این غلطا رو بکنند دیگه وگرنه این سلیطه ارو چه به من، تو اون خابگاه یه 50 نفر مثل این وجود داشتند که میتونستند تو اون مدت بدتر از ایناش رو سرم بیارن یا نه فقط این قورباغه عقل کل بوده بقیه شعورشون تو اون مدت نمیرسیده که میتونن یه چنین مدال کیری رو نصیب خودشون بکنند؟! همونطور که تو خابگاههای تهران هم چند مورد همینشکلی رو انداختید بجونم، فقط اونجا چون در دسترستون بود، آدمای خودتون رو آماده داشتید تو خابگاه که ازشون استفاده بکنید ولی اینجا چون نداشتید این فساد رو فرستادید که کاری رو که میخواستید رو انجام بده اونم زمانی که هیچکی تو خابگاه نبوده باشه که بتونه جادو جنبلاش رو خوب جا بندازه. این ÷سر کناریشم مطمعنم یجایی دیدم، ولی هر چی فکر میکنم یادم نمیاد کجا ؟ تهران بوده یا تبریز؟ خوب یادم نیست فقط یادم میاد به اندازه چند لحظه گذری بوده، اونم دقیقا به همین شکلی که الان ایستاده، چند لحظه با همین قیافه زول زده بود به من، مطمعنم که دیدمش، ولی اینکه چرا و به چه منظور این رو گذاشتنش سر راه من، خدا عالم است. معلوم نیست چه داستانی پشت این بازیاست. این عکس رو هم ماه گذشته گذاشته بود تو تلگرامش، عکس پسره بنظرم مشکوک اومد سیوش کردم چون فکر کردم حتما تو پیدا کردن فتنه تو تبریز رو میتونم با شناختن طرف پیدا بکنم که به کجا وصل بوده، راستش شماره این دختره ارو اصلا یادم رفته بود که شماره کی هست؟ با یه کس دیگه ای اشتباه گرفته بودم، چون اصلا عکس هم نگذاشته بود رو شماره اش کلا یادم نبوده که شماره این سلیطه است، یه روز که تو تلگرام بودم و مطمعنم بودم که گوشیم تحت کنترل ایناست یعنی دقیقا تحت کنترل گروه احمدی و ذونوریان و بیشعورای جنده خونه رسمی ، اصلا خودشون گوشیم رو سوزوندن بعد این گوشی بیخود هاوایی رو انداختن بهم که راحتتر تو دسترسشون باشه ، هر عملی که انجام میدم اینا خبر دارند ، حتی وقتی سیم کارتام خاموشه، برا همین به کسی پیغام نمیدم که کی هستی یا هر چیز دیگه ای، اصلا قصد دارم گوشی رو کلا ببرم خاک کنم راحت شم از دست اینا. چند وقت بود که فکرم مشغول بود که این شماره مال کیه؟ که یک شب شنیدم یکی بهش گفت که عکس رو گذاشت تو تلگرامش ؛ بعد کاملا میشنیدم که گفت: ترکید از حسادت؟ چند تا اصطلاح که تو فرهنگ لغت ما هم نیست و چند تا فوش کوچه بازاریه اردبیلی که  من نا آشنا بودم باهاش هم تند تند تکرار کرد که فکر میکنم تقریبا همین معنی رو میداد، مونده بودم که این کیه؟ چی میگه؟ کی باید برا کی بترکه ؟که متوجه شدم عکس دار شده شماره این هرزه خانم؛ تازه یادم اومد که کیه؛ کناریشم که دیدم تازه متوجه شدم منظورش چی بوده؟ از بس خودشون بخاطر مردم ترکیدن که فکر میکنن که همه مثل خودشونن، حالا اونهمه نگین به دندونت و کون و کوست بستی آخرش این؟ من اگه اندازه تو آرایش میکردم که الان سفیر هندوستان اومده بود خاستگاریم، این چیه؟ شبیه لاکپشتید هر دوتون.عکس تو بغلیش رو گذاشته برا مردم که چی بشه؟ منم گذاشتم تو وبلاگم که چند نفر شاید پیدا بشن که بخاطرش بترکند که اینم به آرزوش برسه. حالا من که ترکیدگی جز ترکیدنی که تو دل و روده و معدهام توسط سگای لطفعلیان بوجود اومده ترکیدگی جدیدی تو خودم احساس نمیکنم، میخوای دفعه بعد یه عکس سلفی وقتی تو رختخوابید بگیر بذار که منم بذارم تو وبلاگ شاید احمدی ببینه و 1 نفر رو برات پیدا کرده باشم بخاطر 2 تا لاکپشت ترکیده  وگرنه من که تو جامعه حسابداران صحنه های بدتر از اینشم دیدم و اثری روم نداشت که نتیجه اش این شد که با لگد زدن ترکوندنم، حالا تله پاتیشم چند نمونه فرستادن باز اثر نکرد حالا تو باز تلاش خودت رو بکن کون و کست رو جر بده شاید بتونی نتیجه بگیری با دندون شکستن که دیگه اصلا نتیجه ای نمیگیری نتیجه اش این میشه که میری رو اعصابم منم بر میدارم عکس خودت و با اون بغل دستیتو به عنوان اویناشای خوک دونی بعنوان شرارتهای احمدی توسط چند تا احمق میذارم تو وبلاگ. واقعا که !! ملت حیا رو غورت دادند چند لیتر آب کیرم روش!! عکس تو بغلیش رو گذاشته برا نمایش عموم حالا انتظار ترکیدن هم دارند!! حالا تو برو مدال کیرت رو از اونی که بهت گفت عکست رو بذاری تو تلگرام بگیر؛ معلوم نیست باز اینا چه نقشه ای دارند که به این هرزه دستور دادند که عکسش رو بذاره تو سایت، میگم اینا خودشون بهتر از هر کس میدونن کی رو کی و کجا باعث شر کردند که بعدا بگن تقصیر فلانی بود بما ربطی نداره، اینم یک نمونه از هزاران نمونه اش. همونطوری که کشوندنش تو خابگاه برای زدن استارت قضایاو دردسرهای تو ارکان سیستم و بعدش؛ همینطوریم دستور میدن که عکست رو بذار تو تلگرام که بعدش بشاشیم تو دهنت. معلومه که میدونسته من به محض دیدن عکس یادم خواهد اومد که او فساد خانم چه گوهی خورده و مینویسم میذارمش تو وبلاگ. حالا این وسط باز تو چه دردسری افتادن و میخوان ماست مالیش بکنن که دستور گذاشتن عکس رو دادن بهش فکر کنم همین روزا خودشون بروز بدن که چه فتنه ای باز پشت این نقشه کشیدند، تازه تو این مدت فکر کنم به خودش هم گفتند و باز پاش رو کشیدن وسط که دوباره هنر جادوگریش رو به نمایش بذاره که مدال کیر دوم رو بهش بدند دقیقا دندون سومم که کنارهمون دندونای شکسته بود که الا دیگه روکش دارند و از قضا اونم کاملا سالم بود چند روز پیش موقع مسواک زدن ازوسط خورد شد و دندونم سوراخ شد، الانم چند روزه که باز دندونه عفونت کرده و رو لبم ورم کرده ، نمیدونم با زبون روزه ناراحتی کلیه و شکم رو تحمل بکنم یا درد دندون، خدا ایشا الله خودش جواب کفر و ظلمشون رو بده، من که دیگه از دست این جادوگرای خدا نشناس واقعا به ستوه اومدم و خدا خودش باید شرشون رو از سرم کم بکنه، وگرنه اینا به هیچ صراطی مستقیم نمیشند. الان هم این نوشته من به نفع این جنده خانوم تموم میشه و میگن به به چه جادوگر توانایی بیا رو کیر خودمون، بیا مدال کیر نوش جونت، وگرنه کسی نمیاد که بگه سلیطه چه گوهی بوده که خوردی؟ غلط کردی که خوردی، اگه این گوهها رو تو این 10 سال نمیخوردید الان این فتنه به این بزرگی درست نمیشد ، تقصیر شماست که اینکارا رو کردید که کار به اینجا کشیده، نه جانم اتفاقا خیلی هم خوشحال میشند که چنین کاری کرده، اینهمه میگن استعدادهای نهفته ارو با این قانون کشف کردند منظورشون همین استعدادهاست دیگه ، وگرنه والا من که استعدادی جز ؛ آرایش کردن و دندون شکستن و فتنه بپا کردن و بدذات بودن استعدای درش ندیدم که اگر داشت دیگه برای برای اثبات خودش نیاز به این ابزارهای شیطانی نداشت که الان بخواد عکس تو بغلیش با کارهای کثیفش تو اینترنت گذاشته بشه تا همه بدوند که اینا بجای استعداد چه چیزایی کشف کردند و به اسم استعداد دارند غالب مردم میکنند؛ استعدادهای واقعی افتادن کنج خونه ها اونوقت یه مشت رمال و جادوگر و فتنه به پا کن اسمشون رو گذاشتند استعداد. اگه واقعا استعدادی تو کشور کشف شده بود یه پیشرفتی باید حداقل تو بالا رفتن کیفت کالاهای داخلی بوجود میومد نه اینکه نتونن دو تا پیچ و مهره لوازم خانگی رو درست ببند که عمر مفیدش زیر 2 سال باشه. و بعدش فقط هزینه است که باید بپاش بریزی تا لنگون لنگون برات کار بکنه، در صورتی که مشابه خارجیش رو الان چند صد ساله دارند وارد میکنند ، عمر مفیدش حداقل 20 ساله نه زیر 2 سال. حالا برید از این دندونپزشک جادوگرا اونقدر مدال کیر آویزونشون بکنید که دیگه کیراتون تموم بشه، شاید ما هم یه نفسی بتونیم بکشیم، چون وقتی دیگه همه کیرا رو دادین اینا خوردند ، دیگه کیری نمیمونه که کسی بخواد بخاطرش جون مردم رو بلبشون برسونه. اگر واقعا برای کسی مهم هست که قضیه ارکان سیستم و بعدش از کجا شروع شد که الان به دعوای جامعه ختم شده باید دید این خانم رو کی فرستاده بوده تو خابگاه، چون همه مشکلات وحشتناک که تو تبریز برای من اتفاق افتاد بعد از ورود این فساد به خابگاه شروع شد، واینکه الان ازش میخوان که بیاره عکسشون رو بذاره تو تلگرام به اندازه فقط 2 روز یعنی همون شخص میخواد نقشه 7 سال پیشش رو که با این خانم شروع کرده ارو کامل بکنه، خودشون میگن بیار عکس رو بیار بعد بهش میگن قراره مثلا من برینم تو دهنش بعد مجبورش میکنن که باز استعداد جادوگری دندونش رو اجرا بکنه برای انتقام پیشا پیش مثل همیشه که باعث شعله ور شدن فتنه خودشون بودند، آخه حیون تو خودت مجبورش کردی که عکسش رو بذاره تو وبلاگ وگرنه من که کلا قضیه یادم رفته بود، علوی کیرش در خطره یا لطفعلیان؟ یا کوس احمدی؟ باز چه نقشه ای رو فتنه های گذشته اتون میخوان اجرا بکنید؟ آخه الان چند روز هم هست دارن تو گوشش میخونن که من مثلا میخوام برینم تو هیکلش، اونم میگه چیکار کنم، همش هول میندازن تو دلش که یه کاری بکنه، با با دندونم رو خورد 2 تاشم خورده دیگه چی گوهی میخوایین بهش بدین بخوره؟ حالا بعدش دارن بهش میگن : بهت گفتم کاری بکارش نداشته باش، فکر کنم منظورش 7 سال پیش رو میگه که گفته کاری بکارم نداشته باشه، زرررررررررررررت، اگه شما قصدتون این بوده که کاری بکار من نداشته باشه پس آدرس من رو حتما از تو کونش درآورده دیگه؟؟؟آره!!!!!!! چند تا مثل این انداختین وسط قربانی کون جنده های کلفت کولی و کلفت روسی و کلفت دماغ گنده و ................. اتون کردید؟ اگه به منه که میگم این کلفتام همشون مثل همین تو عکسه فقط یه وسیله بازی بودن که نهایتش خودتون به نتیجه دلخواهتون برسید. این تلگرامم خوب مزاحم یابیه ها، علاوه بر این عکس بعضی از مزاحمایی رو هم که بعد از ارکان سیستم مزاحم میشدند رو سیو کردم شاید یروزی با عنوان اویناشای احمدی گذاشتمشون تو وبلاگ.

 

ملت لطفا یکم براش بترکید که این حسود خانم به آرزوش برسه، وگرنه میاد دندوناتون رو میخوره ها، حالا مدال کیرا بکنار، دندون دوست داره، آقای حجی نکنه دندون تو رو هم این خورده؟ بگرد ببین از تیر و طایفه اش کی دور و برته، قاتل دندونتون رو پیدا کردم؛ بجای اینکه دبیرکلتون باعث و بانی مشکلاتی رو که از طرف او مرکز فساد برای من درست شده ارو پیدا بکنه منم که دارم برا شما قاتل دندون پیدا میکنم، آبا خیلی وقته داره سربالایی میره، وقتی منشی داره برا دبیرکل تکلیف مشخص میکنه، بقیه کارا هم اینشکلی میشه دیگه! اونم چه منشیی!؟! کلفت!!! فکر کرده کار و آبرو و زندگی مردمم کهنه بچه است که برداره گربه شورش بکنه و کسی صداش درنیاد. بلاخره مژده بزرگیه برا آقای حجی یک نمونه از موشای دندون سیستمش رو پیدا کردم؛ اینا که فقط نشستن دارن کوس کلفت پروار میکنن وقت رسیدگی ندارن ؛ واقعا هم شبیهه موشه ها ، آرایشش رو که میشوره دقیقا شبیه موشه ، اتفاقا یبار که ار حموم دراومد نگام که بهش افتاد تفاوت قیافه اش شوکه ام کرده بود، خودشم اتفاقا فهمید طبق رمالیاتون قراره موش بودنش رو بنویسم اینجا زود روش رو برگردوند و در رفت تو اتاق. چقدر خوب این حالتها و رفتارها و عکس العملعا تو ذهن من هک شده، همه اینا باعث میشه که دونه دونه کثافتکاریای درگوشی رو تو این 10 سال تا عمقش درک بکنم که چطور آدمای احمق رو تو این 10 سال پیچیده دور کونش برای درست کردن شرایط یه آشوب که هدف نهاییش بوده.اجازه رسیدن به هدفش با منه؟ تا به امروز که نتونسته از طریق من به خواسته اش برسه بعد از اینشم نمیذارم، بره سراغ همینایی که تو این 10 سال براحتی فریبشون داده و مثل یه احمق هر استفاده ای که خواسته ازشون برده.بخاطر چند سطر نوشته که قرار بوده 7 سال بعد با نقشخودشون اتفاق بیفته چطور یه احمق رو فریب دادند که شروع کننده مصیبتی باشه که 8 ساله دارن روش مانورمیدن. کلا قاتل دندون بودن تو حسابرسی فکر کنم رواج داره!! آره؟؟؟ حالا چه کمکی به این حرفه میکنه؟!! شما که فقط یه دندونتون رو خوردن من کل دندونم تو این 10 سال از طریق موشهاتون از بین رفته فقط 2 تا دندون تو پایین دارم که چون زبون زدم بهش یکم قب تر در اومده فقط اونا رو گذاشتن سالم مونده اونم میگم دیگه چون نامرتب بوده سالم گذاشتن بمونه وگرنه الان اونم دخلش رو درآورده بودند، بخدا تو این 10 سال شکل تمام فک و شکل لب و دهنم کلا عوض شده ، یه دندونایی داشتم که نگو، گردن اوچوزتونم میتونستم باهاش بجوم، محکم، سالم،ریشه عفونت کردش رو موقع کشیدن از بس که ریشه هاش بلندن با مشکل کشیده میشه، چشم حسودای بدکارتون بترکه که همش رو با جادوگری خرابشون کردن که نتونم گوشت تنشون رو بخاطر از هم پاشوندن زندگیم بکنم  بشاشم تو دهن اویناشاشون. البته همه اینا رو همون پرداخت خسارتتون که باید پرداخت بکنید حساب خواهد شد ، فکر نکنید که همینطوری ول میکنم کوس کلفتاتون رو با حق من پروار بکنید، زهی خیال باطل .میگم یه مقاله تو فصل نامه اتون در این مورد بنویسید چاپ بکنن؛ بدید علوی بنویسه؛ با چند تا کپی پست نا مربوط از چند تا مقاله نامربوط، آنچنان سر و تهش رو هم میاره که هیچ کس نتونه ازش سر دربیاره  و راز هنرهاتون روهمچنان برا خودتون میتونید نگه دارید که کسی پی به اسرار تخلفات و جنایتهاتون نبره.

منم مقاله ام رو درمورد موشهای دندوناتون اینجا مینویسم: البته کپی پست نیست نتیجه تحقیق و تفکر و نتیجه ایه که بعد از تحمل 10 سال سختی بدست امده، تو کتاب استانداردهای حسابرسی بدید چاپش کنن:

پدیده خوردن دندان در حسابرسی نتیجه حسادت و ترکیدن افراد بیعرضه و نالایقی است که وارد این حرفه شده اند و بخاطر نداشتن عرضه برای انجام دادن کار بصورت حرفه ای و درست و نداشتن سواد و بینش درست بر مسائل؛ و یا انجام دادن کار بصورت نادرست بصورت عمد برای پر کردن جیب مبارکشان و یا هر علت دیگر با این پدیده عصبانیت شیطانی خود را بر رقیب و یا هر شخصی که از طرف او احساس خطر نمایند،که  تخلفات و ناتوانی آنها از طریق او رو خواهد شد ،  از طریق ورد و جادو و اجنه ؛ دخل دندان طرف را درمیاورند تا آب خنکی بر روی آتش حسادت و انتقام درون خود خالی نمایند.

 

 

از نظر من این دختره یه احمقه که هم اونزمان فریب این فسادا رو خورده هم الان که ازش خواستن عکسش رو بزاره تو تلگرام و اینم به این راحتی آورد گذاشت آخه چند روز بعدشم یه عکس تکی از خودش گذاشت که مانتوی قرمز پوشیده بود، من کی گفتم که قرمز در هر حالت بده؟ اولا اونطوری که شما سرتا پا قرمز کردی خودت رو این فقط مانتو قرمزه بعدشم شما یونیفرم کاریته که جلفه، هر لباسی جایی داره، این بدبخت اغفال شده بدست شما شیاطین روحشم خبر نداره که چطور تو این قضیه ازش استفاده بردید، چقدر روش کار کردید که با مانتو قرمزهم عکس بندازه، خودشم معلومه ماله چند سال پیشه، شاید همون 7 سال پیش. بدبخت خودشم نمیدونه که اصل قضیه چیه؟ همونطور که 7 سال پیش مثل بقیه آدمایی که فریبشون دادن با دروغ و وارد بازی کثیف خودشون کردن، حتما که به این احمق هم گفتن که قراره مثلااز حسودیم بین خودش و طرفش رو بهم بزنم ، بیا برو پیش پیش تلافی کن، آخه یکی نیست بگه احمق من اگه تو با حرف اینا خودت رو نمینداختی وسط از کجا میتونستم تو رو بشناسم که کی هستس؟ و دوست پسرت کیه؟ الانم با اون همه رمالی به عقلت نرسید اونی که بهت داره میگه عکسه ارو بزار تو تلگرامت که این از حسودی بترکه ، به عقل نداشتت نرسید که میخواد چه بلایی سرت بیاره؟ من کسی از تو داشتم از قبل؟ یا مثلا دوست پسرت رو جایی دیده بودم؟ واقعا همه ارو تو این 10 سال به همینشکل وارد بازی کردند و نقشه های کثیف خودشون رو به اسم کسای دیگه تموم کردن. من الان فقط میخوام بدونم کی این دختره ارو خر کرده فرستاده خابگاه؛ فقط همین. راستش من اون نوشته بالا رو هفته دوم رمضان نوشتم ولی هر کاری کردم نتونستم بزارمش تو وبلاگ، الان 23 تیرماهه که میخوام قضیه ارو طور دیگه ای بذارم که حداقل حق خودم هم بیشتر از این زائل نشه.راستش مثل اینا از بردن آبروی مردم هیچ وقت دلم خنک نشده که هیچ، اتفاقا حالم بد هم میشه، از یه طرف هم واقعا از این قضیه نمیتونستم بگذرم چون شروع بازی بود که به نفع حیونای فساد رسمی تموم شده و احمدی بابتش حنا بسته کوسش و داره جلون میده، برای همین استخاره گرفتم، اونجام اومد بردن آبروی مردم عاقبتش دوزخه و خوشایند پروردگار نیست، دیگه مطمعن شدم که نباید اینکار رو انجام بدم، و از یه سمتم مطمعن شدم که این خاک برسر مثل بقیه طعمه بوده که معلوم نیست از کجا گیر اویناشای احمدی افتاده و وارد بازیش کردند، آخه این حیونا هر جا که میرن بیشتر از اینکه اطلاعات کاری که بهشون سپردن رو دربیارن اطلاعات شخصی آدما رو درمیارن و هر جا که لازم شد با همون جادو و اجنه ازشون استفاده میکنن، خوراکشونم سوژه های اینجوریه، بهم زدن رابطه های  دو نفره و بعد تهمت و افترا و هزار جور کثافتکاریه دیگه، خاک برسر شده تا آخر عمرشم نخواهد تونست از زیر تهمت و افتراهای اینا خلاص بشه. هیچ یادم نخواهد رفت که تو ارکان سیستم چه اسمایی رو دخترا و زنا میذاشتن و بعدشم ردشون میکردن ، هر کی رو که فکر میکردن بدرد نمیخوره یا موی دماغه با هزار جور جادو و کلک و دروغ یه نسبتی بهش میدادن و خداحافظ .آخه دلم از این میسوزه که احمدی اونطوری که با ولع و هوس تو حیاط کلانتری رودباریان رو بغل کرده بود و داشت از شدت ذوق کردن حلقش از دهنش میومد بیرون این که اونهمه ادعای عشق و عاشقیش میشد اونطوری خودش رو نکرده تو بغل طرف،که احمدی کرده بود، اونم چی؟ یه زن متاهل تو حیاط کلانتری!! شما فکر کن اینا داخل اون خوکدونی چه  شکلیه میرن تو هم که نتونست تو کلانتری جلوی خودش رو بگیره. جنده فقط جنده های خوکدونی و زیر مجموعه هاشون. آگه من عکس کامل رو بذارم اینا باز سر این قضیه یه سوژه پیدا میکنن کوسشون رو بکنن توش. اگه بخواییم به هر کی مثل این بگیم جنده که باید بگیم نصف دخترای مملکتمون جنده ان، چون اینقدر از این دوستیا زیاد هست تو این مملکت که نگو نپرس، شما کافیه فقط برید تو این خابگاهها چند روز بمونید تا بدونید چی میگم،چه دانشجویی چه همین خابگاههای آزاد ، پر از اینا. خود سیستم حسابرسی فاسدترینه. باز اینا برا دوستیاشون یه قائده ای دارن ، اونایی که حسابرسین قائده مائده ندارن که، هر کدومم یه اجنه بستن بخودشون ، هر غلطی دلشون میخواد انجام میدن. تا واقعا ندونم که این دختره کیه و منظور این حرومزاده ها از وارد کردنش به این بازی چی بوده و ارتباطش با جامعه  و ارکان سیستم و حیدری و هم خونه های مهدی چی بوده به همین عکس نصفه اکتفا میکنم. من مطمعنم اینا رو این دختره و عکس و بقیه ماجراهاش برا توجیه کار کثیفشون حسابی حساب باز کردند. اصلا از کجا معلوم که شکستن دندونم هم کار این بوده باشه؟ شاید کار همونی بوده که تو گوشش بوده، همین چند روز پیشم برای این که این قضیه ارو یادم بیارن، دندون کناریش رو شکوندن که همزمان با این عکس  بتونن نقشه اشون رو عملی بکنن، بعدشم الان 1 ساله که این کلفته آویزون کیر کوسکشای جامعه شده، ازشون میخواد هی بگن، تلگرام داری؟؟؟؟؟ نگو قضیه این بوده؟ !!!! من الان 4 ماه هم نشده که این عکس رو دارم، اونم حالا تازه دوزاریم افتاده که قضیه چیه؟ هر چیم که اینا بگن یعنی یه نقشه است، فاحشه معلوم نیست اونزمان چطوری این خاک برسر شده ارو قول مالیدن فرستادنش خابگاه که خواسته های اینا رو عملی بکنه، الانم دارن آدرس میدن که فلانی؟ آخه فاحشه اگه تو نفرستادی و از قضیه خبر نداری چطوری جا و آدرسش رو میدونی و میدونی که چه غلطی کرده، اون پسری که کنارشه از خودش مشکوکتره  که بشما ها وصل شده باشه، بعدشم دیدن که نه نشد خودشون دست بکار شدن و ازش خواستن که عکسش رو بذاره تو تلگرام. من مطمعنم اینا باز احتیاج دارند که آب گل آلود کنن و ماهی ازش بگیرن، برا همین عکس رو کامل نذاشتم، باز یکی دیگه ارو بیچاره بکنند که چی؟ کوس احمدی و اویناشاش بتونن باز قصر در برن از کارهای کثیفشون، اگه عکس فاطما جوت و جنده های خوک دونی بود حتما میذاشتم ولی اینیکی رو چون نمیدونم اصل قضیه چیه، و اینام کاملا مشخص که حساب کتاب باز کردن سر این ماجرا فعلا به همینش اکتفا میکنم .


              

امروز 31 خرداد96 ، 1سال بعد از اینکه اون عکس اولی رو گذاشتم دارم این مطلب رو مینویسم، زمانی که اون عکس رو گذاشتم دلم نیومد با گذاشتن عکس کامل بدون اینکه بدونم واقعا نفر دوم چه نقشی تو این قضیه داشته با آبروشون بازی بکنم، ولی این زن بدکاره هرزه الان 7 ساله هم با آبروی من بازی کرده هم به کارم باعث شده و هم به جانم، اگه سال گذشته عکس رو کامل میذاشتم شاید الان این بلا رو سرم نمیاوردن و سم بخوردم نمیدادن که به این حال و روز بیوفتم و باز کسی نباشه که بفریادم برسه. تمام بدبختیای من بعد از ارکان سیستم تا به امروز بعد از اینکه این زن جنده ارو فرستادن سراغم شروع شد. و حالا منجر به این شده که عرب و شوری برای تکمیل کردن نقشه اشون که 7 سال پیش با همدستاشون کشیده بودن سم بخورد من میدن که با خونریزی باعث بشن که کک و لک رو پوستم بیفته که مثلا زشتم بکنن. اینکه این زن رو کی فرستاده چیزی نیست که من باز بیفتم دنبالش و باز یه بلای دیگه ای سرم بیارن این کار رو همون بار اول که شکایتم رو به مراجع غذایی دادم باید پیدا میکردن که الان منجر به این جنایت که ظاهرا دست خود دولت و مجلس هم درش دخیل بوده که نذاشتن رسیدگی بشه ، نشه. اینکه پزشکی قانونی که یک مرجع دولتیه و دادگستری هم همینطور و وزارتخونه و در نهایت مجلس خودش باعث رسیدگی نشدن به این مساله شده ، یعنی دست دولت هم تو این قضیه بوده و این چیزی نیست که من مثل خودشون الکی و بدون مدرک و علت بخوام بگم ، این تو این 6 سالی که دنبال این قضیه بودم اثرش تو بند بند وجودم مونده و ثابت شده، و مدارک جعلی قضایش هم برای رسیدگی نکردن رو هم دارم.که چطور با درکونی بازی به جان من باعث شدن و پرونده ارو بست. این جنده بدکاره مطمعنا شاخه اصلی این فتنه است که 7 ساله تمومی نداره. پسره خیلی شبیه ستاری تو جامعه حسابدارن و فامیل صدر حقیقیهاست. همون که فامیلشونم الان شوهر دختر داییمه که با من تو همون خابگاهی بود که این فاحشه ارو توش فرستادن. همون که هفته پیش هم که رفته بودم جامعه افتادن پشت سرم و اومدن تو خانه معلم بهشتی برام دردسر درست کردن. همون که الان 4 ساله با صدرحقیقیا باعث شدن که با کمک جنده صالحی که مطمعنم با همین ستاری سیکسیش هم داشته چون تله پاتیش رو هم خودشون برام فرستادن و احمدی که من 4 سال خانه نشین بشم و با کمک خاله ام و شوهرش و خودشون باعث شدن که خونه کرجم رو از دست بدم. این جنایت رو با این جنده بدکاره شروع کردن و تا به امروز بعد از گذروندن از کوس احمدی و صالحی با کوس و کون شوری و غادری به اینجا رسوندن. ولی اینکه چه کسایی تو این قضیه بوده اند. بنظرم این آقا یه چیزیه شبیهه توتونچی و احتمالا خود توتنچی هم تو این قضیه بی تقصیر نباید باشه با توجه به اینکه فامیلشون رو هم آورده چسبونده کنار دیوار خونه ما و از طریق شهسواری که احتمال میدم شاید میاندوآبی باشه و خود ایشون خانه و زندگی من رو از هم پاشوندن و مطمعنا از همون اول هم شوری و عرب هم در این مساله بیتقصیر نبودن با توجه به اینکه احمدی و ستاری و تیموریان و بقیه اشون هم تو شری که تو جامعه حسابدارا درست کردن تا مساله کار من به نتیجه نرسه و اینکه این جنده که پوستش پر از لک و خال بود تو تعطیلات نوروز چرا باید به خابگاهی فرستاده میشد که من توش بودم و در ادامه اون احمدی این فیلم رو ادامه داد و با لک دار نشون دادن خودش باعث شد که من ارو این مطلب تو این سال تاکید بکنم( خوب بهر حال آدم از دشمنش که تعریف نمیکنه؛ نباید انتظار داشت از کسی که دوبار باعث شده تا من در ملا عام مورد ضرب و جرح قرار بگیرم تعریف و تمجید بکنم. احمدی جوته که باید در این مورد مواخذا بشه که با چه قصدی خودش رو با جادوگری خال خالی جلوه داده نه من)و اینکه در نهایت عرب و شوری با کمک جنده هایی که جمع کرده بودند تو خانه معلم این نقشه 7 ساله ارو به نتیجه رسوندنش.دقیقا همون بلایی که سر دندونام آوردن با عفونت تو ارکان سیستم شروع شد و با شکوندن دومین دندونم به دست این زن بدکاره و شکوندن چهارمیش بدست توتونچی تو خابگاه ستارخان با کمک دختره کنگاوری که خودش نشون دهنده این هست که توتونچی از همون ابتدا با کرمانشاهیا و شوری دستش تو یه کاسه بوده اون بلا رو تو خابگاه سرم آوردن و با کمک اون دختره لر که باهاش کار مالیاتی انجام میدادیم در ارتباط بوده؛ همون که قضیه فلافل رو پیش آورد که الان بع از 6 سال میفهمم که فلافل غذای جنوبیاست نه لرها و اون هم مربوط به عرب بوده که الان مثل حیونا داره رو خورد و خوراک من و اینکه من هر روز کباب میخورم و نباید بذارن که من تغذیه خوب داشته باشم داره مانور میده و دقیقا و کاملا همه این مطالب ثابت میکنه که تو این سالها دست همشون تو بیکاری و صدماتی که به زندگی و کارم زدند تو یه کاسه بوده و با هم مدستی کردند تا کار من رو به اینجا رسوندن و مطمعنا هم که همین جنده و خانواده اش هم تو قضایای داخل هتل بینقش نبوده اند.همونطور که تو قضایای خانه معلم احمدی بیتقصیر نبودند و پدر مادر و خانواده شوری رو کشونده بودند اونجا که برای گرفتن کیر برا دخترشون من رو از خابگاه بندازن بیرون و این مطلب که از اقامت من تو خابگاه بزرگمهر خود صدرحقیقیها با خبر بودند و بلا شک بین شوری و این زن خراب و صدرحقیقیها و ستاری هماهنگی بوده که اونطور سلب آسایش از من تو خابگاه بزرگمهر کردند و در نهایت با این کار من رو به خونه صدر حقیقیا کشوندند که بتونن اخبار شکایت و رفت و امدهای من رو به ادارات و بقیه ارکانها داشته باشند و در نهایت با همکاری با خاله ام و داییم که دامادشون این فتنه ارو بپا کرده بود من رو به شهرستان برگردونن و بقیه قضایا که در قسمتهای دیگه هم در گذشته نوشتم و هم بعد از این تکمیل خواهم کرد که چه کرده اند در این مدت. و در این وسط شهسواری هم بازیچه خودشون بوده که الان عرب میخواد با انداختن همه تقصیرا سر اون خودشون رو از این قضیه مبرا بکنه. در صورتی که کاملا مشخصه که هدف عرب تنها صدمه زدن به من برای کنار گذاشتن من برای همیشه از کار هست و تا به امروز هم با کمک همدستاش این بلاها رو با این قصد و نیت بسر من آوردن. این که من زشت بشم از نظر اینا بزرگترین هدفه. ولی من از زشت بودن هراسی ندارم و تنها چیزی این وسط نسیبشون شده رسوا شدن غارتگری و جنایتکار بودن خودشون بوده.